مبانی نظری و پیشینه تحقیق خطاهای شناختی (docx) 26 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 26 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
بسم الله الرّحمن الرّحیم
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد ارسنجان
دانشکده علوم انسانی، گروه روانشناسی
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A.)
گرایش: عمومی
عنوان:
مقایسه طرحوارههای ناسازگار اولیه و تحریفهای شناختی در بیماران سرطانی با افراد عادی
استاد راهنما:
دکتر محبوبه چین آوه
استاد مشاور:
دکتر امیناله فاضل
نگارش :
سحـر امیـنی
تابستان 1392
تعریف نظری تحریف های شناختی :
تحریف های شناختی :خطاهایی هستند که در فرایند استدلال روی می دهند ، مانند استنتاج یا استنباط تحریف شده از واقعیات . برای مثال ، نتیجه گیری کلی از اطلاعات ناکافی یا پذیرش اینکه یک حادثه صرفا به دلیل آنکه ظاهرا معنای مثبتی ندارد ، به کلی دارای مفهوم منفی است .
اگر تحریف های شناختی مکرر باشند ، به ناراحتی یا اختلالات روانی منتهی می شوند . استنباط کردن و نتیجه گیری جزء کارهای مهم انسان هستند . انسان ها باید کار های خود را زیر نظر بگیرند و برای برنامه ریزی در مورد زندگی اجتماعی ، عشقی و شغلی خود ، احتمال پیامد ها را نیز بسنجند . ولی وقتی تحریف های شناختی زیاد هستند نمی توانند این کارها را درست انجام بدهند و دچار اضطراب ، افسردگی و دیگر اختلالات می شوند . شناخت درمانگرها تحریف های شناختی را می یا بند و به بیماران خود کمک می کنند اشتباهاتشان را بفهمند و تفکر خویش را عوض کنند .
تحریف های شناختی وقتی نمایان می شوند که پردازش اطلاعات نادرست یا ناموثر باشد ( شارف؛ به نقل از فیروز بخت ، 1381) .
2-5-1- تعریف عملیاتی تحریف های شناختی
در این تحقیق خطاهای شناختی نمراتی هستند که فرد از پرسشنامه تحریف های شناختی ویسمن و بک (1978) بدست می آورد .
2-2-تحریف های شناختی
1-2-2-افکار خودآیند
اين بخش ، مبنايي براي درك بيمار از اين مساله است كه افكار مثبت و منفي درباره يك رويداد ، پاسخ هيجاني به آن رويداد را تعيين مي كنند و هيجان ها مي توانند بر سلامت جسمي از جمله تجربه درد اثر داشته باشند . افكار خودآيند افكاري هستند كه بلافاصله پس از كسب اطلاع از هرگونه مطلبي به ذهن خطور مي كنند . اين افكار بسيار سريع به ذهن مي آيند و تا زمانيكه که فرد به آنها توجه نکند ، ممكن است حتي از آنها آگاه هم نشود . فرد در مورد همه چيزهايي كه در دنياي اطراف رخ مي دهد حتي براي امور ناچيز هم افكار خودآيند دارد.افكار خودآيند مي توانند به افراد در ايجاد مفهومي كه از دنيا دارند كمك كنند . براي مثال ،می توانتصور كرد زماني كه فرد به خانه برمي گردد بجاي پيدا كردن يادداشتي كه به در نصب شده باشد ، مي بيند كه در باز است و فرد مطمئن است كه صبح ، در را قفل كرده است . اكنون چه نوع افكار خودآيندي خواهد داشت ؟ ( برنز،1990؛به نقل از قراچه داغی،1383).
افکار و هیجان ها
گام بعدی توضيح اين نكته به بيمار است كه چگونه افكار منجر به هيجان ها مي شوند . براي برخي مردم اين اولين باري خواهد بود كه آنها واقعا در این باره فكر مي كنند كه هيجان ها از كجا مي آيند . توضيح دهيد كه اگر چه افكار خودآيند هدفمند هستند ، گاهي اوقات مي توانند منفي و مبتني بر اطلاعات اشتباه باشند . آنها مي توانند حتي افكار منفي بيشتري را برانگيزند كه بر چگونگي احساس فرد( از نظر هيجاني و از نظر جسمي ) و چگونگي رفتار فرد اثر مي گذارد .گفتگوي زير را براي روشن شدن مطلب بكار ببريد :
احتمالا فرد مي تواند زماني را بياد بياورد كه واقعا درباره چيزهايي ناراحت بوده است ، به تدريج در مورد آن موضوع به لحاظ هيجاني برانگيخته شده است ، و بعد فهميده است آنچه فكر کرده است به شكل بدي اتفاق افتاده ، اصلا اتفاق نيافتاده است . شيوه اي كه فرد درباره يك رويداد فكر مي كند ، چه مثبت و چه منفي . هيجان های كه تجربه مي كند را تعيين مي كند . افكار منفي به هيجان ها منفي منجر مي شوند در حاليكه هيجان های خوشايند با فكر كردن درباره افكار خوشايند ايجاد مي شوند(رابرت فرنام، 1384).
براي آنكه موضوع را عيني تر و درك آن را ساده تر كرد ،می- توان در مورد ارتباط بين افكار و احساسات گفتگو کرد ، زنجيره اي از رويدادها را روي برگه كاغذ در مقابل بيمار ترسيم کرد .
پس از دادن اين اطلاعات ممكن است دقايقي را براي مرور مثال هايي از تجربه شخصي بيمار صرف کرد ، جايي كه افكار به هیجان های مثبت و منفي خاصي منجر شده است . در ادامه مثالی ذكر مي شود كه مي توان آن را براي نشان دادن قدرت افكار بكار برد .
موقعيت A : ماشيني به سرعت در حال حركت است و در ترافيك از كنار ماشينی ميان بر مي زند و می رود .
درباره اين شخص چه فكري می توان کرد؟
چه احساسي داشت ؟
موقعيت B : اكنون می توان فرض كرد كه همسر راننده در صندلی عقب نشسته است و زمان زايمان او فرا رسيده است . او عجله دارد تا وی را به بيمارستان پائين خيابان برساند .
درباره اين شخص چه فكري می توان کرد ؟
چگونه اطلاعات شيوه احساس كردن را تغيير خواهند داد ؟
می توان توجه كرد چگونه وقتي افكار درباره شخص و اعمالش تغيير مي كند ، هيجان ممكن است از خشم به نگراني تغيير كند (کرک،کیس و کلارک،1989؛به نقل از قاسم زاده،1387).
هيجان ها و درد
اكنون كه بيمار درك كرد كه افكار به هيجان ها منجر مي شود به بررسي ارتباط بين هيجان ها و درد پرداخته شود . پژوهش ها و كارهاي باليني نشان مي دهند كه ارتباط بين هيجان های منفي ( مانند اضطراب و افسردگي ) و درد مزمن بسيار قوی است . در حقيقت افسردگي عامل رايج و مهم در تجربه درد مزمن است كه با گزارش بالايي از درد ، تحمل پايين تر درد و ناتواني زياد ارتباط دارد. درصد زيادي از بيماراني كه به دنبال درمان براي درد مزمن هستند ، افسرده اند (مایکل فری 1999 ؛ به نقل از رابرت فرنام ،1384).
2-2-2-تحریف های شناختی:
خطاهای شناختی شیوه های فکرکردن براساس مفروضات اشتباه یا سوء تعبیرها است . پیش از آنکه یادبگیریم چگونه خطاهای شناختی را با فرایندی به نام "بازسازی شناختی"تصحیح کنیم ، شناخت انواع خطاهای رایج در فکرکردن می تواند کمک کننده باشد.
فهرست خطاهای شناختی را با عبارات زیر معرفی کنید:
فهرست تحریف های شناختی (برگرفته از برنز ، 1999)
تفکر همه یا هیچ : وقتی فرد چیزها را درطبقه بندی های همه یا هیچ می بیند . برای مثال ، اگرعملکرد فرد کمی پایین تر از حد کمال قرار بگیرد فرد خود را کاملا شکست خورده می بیند .
تعمیم افراطی : وقتی که فرد یک رویداد منفی واحد را به عنوان یک الگوی پایان می بیند . برای مثال اگرفرد دریک مورد خوب عمل نکند فکر می کند در هیچ امری خوب نیست.
فیلتر ذهنی : زمانیکه فرد منحصرا جزئیات منفی را انتخاب می کند و بطورغیر قابل استثنا برآن تاکید می کند. بنابراین دید فرد از همه واقعیت ها تیره می شود. یک ضرب المثل خوب دراین زمینه این است که افتادن یک قطره جوهر کل رنگ آب لیوانرا تغییر می دهد.
دست کم گرفتن نکات مثبت:فرد با بی ارزش شمردن تجربیات مثبت ،اصرار بر مهم نبودن آنها دارد . کارهای خوب را بی اهمیت می خواند ،می گوید که هر کسی می تواند این کار را انجام دهد.
نتیجه گیری شتاب زده : زمانی که فرد یک واقعه را بطور منفی تفسیر می کند حتی اگردلایل معینی وجودنداشته باشد.
الف) ذهن خوانی:بدون بررسی کافی نتیجه می گیرد که کسی در برخورد با او واکنش منفی نشان می دهد .( مثلا آنها خسته اند ، آنها روز بدی داشته اند) .
ب) پیشگویی: وقتی که فرد پیش بینی می کند که اوضاع بر خلاف میل او خواهد بود .
نگاه دوتایی:وقتی که فرد اطلاعات را به گونه ای تحریف می کند که اجازه نمی دهد موقعیت را بطور واقع گرایانه ببیند.
الف)بزرگ نمایی:زمانی که فرد دراهمیت چیزها اغراق می کند.
ب) کوچک نمایی: وقتی که فرد به طور نامتناسب چیزها را کوچک می شمارد.
فاجعه سازی :زمانی که فرد پیامدهای شدید و ناگوار برای نتایج رویدادها پیش بینی می کند ، برای مثال رد کردن قرار ملاقات به معنای زندگی کردن در انزواست .
استدلال هیجانی: زمانی که فرد فرض می کند هیجان منفی لزوما چیزها را همانگونه که واقعا هستند منعکس می کنند. فرد ممکن است فکر کند"فرد آن را احساس می کند درنتیجه باید درست باشد" .
عبارات "باید دار":وقتی فرد تلاش می کند خود را با بایدها و نبایدها برانگیزد. پیامد هیجانی این نوع اظهارات ، احساس گناه است. وقتی فرد اظهارات بایددار را به سمت دیگران هدایت می کند احساس خشم ، ناکامی و رنجش می کند.
برچسب زدن و برچسب اشتباه: این شکل شدید تعمیم بیش از حد است .فرد به جای توضیح دادن خطای خود ، برچسبی منفی به خود می زند : من ناکامم ، من احمقم. زمانیکه رفتار شخص دیگری به شکل بدی باعث آزردگی او می شود به شیوه ای اشتباه ، به او برچسب منفی میزند:" او احمق " است . برچسب اشتباهی توصیح یک واقعه با زبانی بسیار پررنگ و لعاب است و بارهیجانی دارد: " آن حادثه یک فاجعه کامل بود " .
شخصی سازی:فرد خود را بی جهت مسئول حادثه ای قلمداد می کند که به هیچ وجه امکان کنترل آن را نداشته است . برای مثال :" فرد می گوید پسرش نمره خوبی نگرفته است چون من مادر بدی هستم" .
12- افکار ناسازگار : زمانی که فرد برچیزهایی تمرکز می کند که ممکن است در حقیقت درست باشد، اما با این وجود تمرکز مفرط بر آن کمک کننده نیست : " زانوی من بعد از جراحی دیگرمانند قبل نیست" ،" دارم موهام رو ازدست می دهم"(برنز،1999).
شناسایی افکار و فرض ها
مدل آسیب شناختی بک ، روی نقش محوری تفکر در برانگیزش وابقای افسردگی ، اضطراب و خشم تاکید می کند(بک ، 1970 ، 1976 ؛ بک ، امری ، 1985 ، بک و همکاران ، 1979) .
سودمندی های شناختی ، باعث آسیب پذیری دربرابر رویدادهای منفی زندگی می شوند. دراین حالت بیشتراحتمال دارد که یک فقدان یا برخورد به مانعی در زندگی ، به شیوه ای اغراق آمیز ، شخصی شده ، و منفی تفسیر شود. برطبق مدل شناختی بک ، ارزیابی شناختی سطوح متعددی دارد. دراولین سطح ، افکارخودآیند قراردارند. این افکار خودانگیخته هستند، معتبربه نظر می رسند وبارفتارهای مسئله ساز یا هیجان های آشفته کننده همراهند. افکارخودآیند را می توان براساس نوع سویمندی یا تحریف خاصی که در آن ها وجود دارد دسته بندی کرد. مثلا ذهن خوانی ، شخصی سازی، برچسب زدن، پیش گویی ، فاجعه سازی و تفکر دوقطبی یا همه یا هیچ ( بک ، 1976 ؛ بک و همکاران ، 1985 ؛ بک، 1995 ؛ لیهی و هولاند ، 2000) .
افکارخودآیند می توانند درست یا غلط باشند . ممکن است این فکرخودآیند که " او مرادوست ندارد" ، نوعی ذهن خوانی باشد ، یعنی فرد شواهدکافی برای رسیدن به این باورنداشته باشد ، اما درعین حال ممکن است ثابت شود که این فکر خودآیند درست است. آسیب پذیری هیجانیدرمقابل اینفکر، ناشی از فرض ها یا قواعد زیربنایی فرد برای مثال ، "برای این که ارزشمند باشم باید تایید و تحسین همگان را جلب کنم " ، وطرحواره های شخصی زیربنایی وی برای مثال ، " من دوست داشتنی نیستم " ، یا" من بی ارزشم"، است. فرض ها یا قواعد ناسازگارانه زیربنایی ، نوعا ، بیش ازحد فراگیر و دست نیافتنی هستند و موجب آسیب پذیری فرد در مقابل دوره های افسردگی یا حالت های اضطرابی درآینده می شوند (پرسونز ومیراندا ، 1992).
بنابراین افرادی که معتقدند باید تایید همگان را به دست آورند ، درمقابل افسردگی واضطراب آسیب پذیرترند ، زیرا درنهایت نخواهند توانست به این استاندارد بالا دست یابند. ذهن خوانی و شخصی سازی موجود دراین افراد باعث می شود حتی زمانی که طردنشده اند ، چنین برداشت کنندکه طردشده اند. اطلاعات ورودی ، ازطریق کانال های افکارخودآیندهدایت می شوند ، مثلا”آیا او مراطرد کرد؟” و سپس درمرحله بعد براساس فرض های زیربنایی ارزشیابی می شوند ، مثلا " من تایید نشدم ، پس یعنی بی ارزشم" . فرض های زیربنایی به طرحواره های شخصی ، مثلا" من دوست داشتنی نیستم" پیوند خورده اند. این پیوند به نوبه خود باور شخصی منفی را تقویت کرده و تایید مضاعفی بر عدم اعتماد او به دیگران و ترس وی ازدیگران است. طرحواره های شخصی منفی مثل "من دوست داشتنی نیستم " ،" من بی ارزشم "و "من عیب و نقصی دارم" ، باعث می شود که توجه و حافظه فرد انتخابی عمل کنند. به بیان دیگر ، بیشتر احتمال دارد که این افراداطلاعاتی را بررسی ، تفسیریا یادآوری کنند که با طرحواره هایشان همخوان است و خود این فرایند توجه و حافظه انتخابی، به نوبه خود باعث تقویت بیشترطرحواره می شود. بدین ترتیب ، این موضوع که درسبک تفکر افسرده گون و مضطربانه ، فرددائما به دنبال اطلاعاتی است که طرحواره را تایید می کنند ، هم مبنای نظری دارد و هم شواهد پژوهشی . این مدل همخوان با متون علمی درباره ی توجه و حافظه ی زیربنای فرایندهای طرحواره ای است(سگال، ویلیامز ، و تیزدیل، 2002).
جالب است که توجه داشته باشیم ، نظریه های علمی نیزهمانند طرحواره های شخصی ، اغلب توسط پارادایم هایی هدایت می شوند که اطلاعات را سوء تعبیر کرده وبه آن ها درجهت تایید نظریه معنی میدهند و حتی درمقابل داده های مغایر با نظریه نیز خود را حفظ می کنند (کان6 ، 1970) . مدل شناختی درمان ، بر مدل جرج کلی7 (1955) یعنی مدل انسان به عنوان دانشمند مبتنی است. برطبق این مدل انسان ها میتوانند سازه های شخصی خویش یا باورهایشان را شناسایی کرده و آن ها را بیازمایند. مدل شناختی فعلی که توسط بک و همکارانش پایه گذاری شده است بر آن جنبه ازتفکر داشمند گونه تاکید دارد که در جستجوی شواهدی برای سست کردن باور فرد یا نشان دادن اشتباه بودن باور است . به بیان دیگر دراین مدل آزمودن این که چگونه دنبال شواهدی برای تایید آن باور بود ، حائز اهمیت است . فرد افسرده به صورت انتخابی ، براطلاعاتی متمرکز می شود که با حالت منفی احساس افسردگی وی همخوان است وشواهد ناهمخوان با افسردگی را نادیده میگیرد . مدل شناختی در پی آزمودن هردو نوع شواهد( همخوان و ناهمخوان با احساس افسردگی) است(پوپر، 1959).
3-2-پیشینه تحقیق:
با توجه به موضوع تحقیق که به بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و تحریف های شناختی در بیماران سرطانی می پردازد تحقیقات انجام شده در گذشته بر اساس دسته بندی زیر ارائه می گردد:
الف)طرحواره های ناسازگار اولیه و بیماریهای جسمی و روان تنی
-در بررسی کوهن و کوتن(2006 ) بر روی بستگان بیماران سرطانی در اسرائیل نیز نشان داد که مداخلات شناختی توانسته است میزان سازگاری بستگان بیماران سرطانی را با بیماری به شکل معنی داری افزایش دهد .
-همچنین گراس و همکاران (2004) نشان دادند که از میان 277 بیمار سرطانی مورد مطالعه ، 34% در مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی نمرات بالا کسب کردند،همچنین ارتباط معنی داری بین نمرات این مقیاس و فهرست نگرانی سرطان و مقیاس سازگاری با سرطان مشاهده شد ، شیوه های مقابله این بیماران عبارت بودند : تقدیر گرایی ، اجتناب و کناره گیری نو میدانه .
-همچنین بررسی اوتیس ،رید و کرنز(2005) نشان داد در کسانی که دردهای مزمن همچون میگرن،فشار خون و درد های معده را تحمل می کنند باورهای بنیادین محرومیت هیجانی و آسیب پذیری بیشتر از طرحواره های دیگر نیاز به مدیریت دارد.ایشان سبک شناخت درمانی را برای مدیریت این بیماران در نظر گرفته و نتایج درمانی موثری مشاهده گردید.
ب) طرحواره های ناسازگار اولیه و بیماریهای روانشناختی
-لیلی جانا و سوستاریک (2004) در بررسی خود به این نتیجه رسیدند که بین راهبردهای مقابله با استرس و شروع سرطان ، پیشرفت یا عود آن ارتباط وجود دارد به همین منظور در بررسی روند مقابله با بیماری مداخلات روانی ، اجتماعی می تواند تاثیر مهمی در کیفیت زندگی این بیماران داشته باشد .
-همچنین در بررسی دیگر یونسی و میر افضل و تویسر کانی (2012) در بررسی تفکر ناکارآمد بین بیماران سرطانی و روش های جدید برای افزایش سازگاری روان شناختی بیماران به این نتیجه رسیدند که تفکر قطعی یکی از تحریف های شناختی عمده بیماران سرطانی است. این نوع تفکر موجب می شود تا امکان هر نوع نتیجه گیری مطلوب را از فرد جدا کند نتایج نشان داد که استفاده از ایمان در دیدگاه اسلامی برای به چالش کشیدن این باور ناسازگار بسیار موثر است .
-کوواکس و بک )1978( و چرچارد) 1991( نیز عنوان نمودند که افسردگی پیش از اینکه اختلال در خلق یا هیجان باشد اختلال در تفکر است (رضایی ، 1382) .
-در بررسی دیگری پینتو- گوویا و همکاران (2006) به بررسی طرح وارههای ناسازگار اولیه در اضطراب اجتماعی پرداختهاند در این پژوهش با مشارکت 62 بیمار اضطراب اجتماعی و 41 بیمار از سایر اختلالات طبقه اضطرابی و 55 نفر بهنجار محققین به این نتیجه رسیدهاند که تعداد طرحوارههای ناسازگار اولیه در اختلالات اضطرابی به طور معنی داری از گروه کنترل بیشتر است.
- مطالعهی موریس (2006)نیز بر جمعیت نوجوان غیر بالینی نشان داد که طرح وارههای ناسازگار به انواع مختلفی از نشانگان روان شناختی، از جمله نشانگان اختلالات اضطرابی، افسردگی، رفتار مخرب، مشکلات خوردن و مصرف مواد مرتبط بودند ولی بیشترین طرح وارههای یافت شده در نوجوانان غیر بالینی را ایثار، معیارهای سخت گیرانه، خود کنترلی ناکافی و خود نظم بخشی ناکافی گزارش کرد که همچنین متداولترین طرحوارهها در جمعیت بزرگسالان غیر بالینی بودهاند (ریجکبور و همکاران 2005، والرو همکاران 2001، به نقل از موریس 2006).
- در یک بررسی دیگر پرایس (2007) طرحوارههای ناسازگار اولیه و مکانیزمهای دفاعی را در افراد مبتلا به PTSD بررسی کرد این پژوهش باحجم نمونه 544 نفر و با پرسشنامه طرح واره ناسازگار یانگ (فرم کوتاه) انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد نمرات کل بیماران PTSD از گروه بهنجار به طور معناداری بالاتر بود و هم چنین طرحوارههای نقص، شرم، وابستگی/ بیکفایتی، خود تحول نیافته/ گرفتار و شکست، پیشبینی کننده معنیدار در نشانه شناسی PTSD بودند.
-ماسن، پلاتز و تیسون (2005) روی مراجعه کنندگان(72= N) به مراکز بهداشت تحقیقی در مورد سبکهای دلبستگی و طرح وارههای ناسازگار تحقیقی انجام دادند ، هدف این تحقیق بررسی طرحوارههای مرتبط با سبکهای دلبستگی مشکلدار بود در این پژوهش طرح وارههای بیاعتمادی، بدرفتاری، انزوای اجتماعی، نقص، شرم، وابستگی، بیکفایتی، رهاشدگی، استحقاق، اطاعت، ایثار، خویشتنداری و خود انضباطی ناکافی ارتباط معنیداری با سبک دلبستگی ناایمن داشت.
-تجارب اولیه منجر به شکل گیری مفاهیم منفی می شود( طرحواره ها) که راجع به فرد ، آینده ،جهان است. طرحواره ها اغلب به وسیله موقعیت های شبیه به شرایط به وجود آورنده آن فعال می شود(چرچارد ، 1991) . به موازات اینکه فعالیت های فرد افزایش می یابد طرحواره ها می تواند به وسیله افزایش نرخ موقعیت ها برانگیخته شوند هربار که طرحواره برانگیخته می شود منجر به افکار خود آیند منفی و خطاهای پردازشی سمیناتیک (تحریف های شناختی) می شود. علائم افسردگی به عنوان پیامدهای برانگیخته شدن این متغییرهای شناختی منفی نشان داده می شود (پینتو - گوویا و همکاران ،2006) .
ج)تحریف های شناختی و بیماریهای جسمی و روان تنی
-ساینا و زاینال (2010) در بررسی خود در مورده شیوه های مقابله با استرس ، افسردگی و اضطراب در بیماران سرطانی به این نتیجه رسیدند که کسانی که راهبردهای مقابله ای افراد بیمار سرطانی افسرده ، حس مقصر دانستن خود و همچنین متارکه رفتاری بوده است همچنین راهبرد مقا بله ای بیماران سرطانی مضطرب انکار بیماری و عدم جوشش رفتاری و همچنین باور آسیب به خود بوده است.
- در دیدگاه اکتاس و اوگسه (2005) نتایج در درمان بیماری سرطان نشان داد که تغذیه درمانی ، گیاه درمانی ، فعالیت های ورزشی ، هنر درمانی ، موسیقی درمانی ، رقص درمانی، یوگا و طب سوزنی توانسته است تاثیر مثبتی بر بیماران سرطانی داشته باشد در این میان با بررسی جامع تر رقص به عنوان یک بعد حرکت درمانی نشان داده شده است این شیوه می تواند تاثیرات جسمی ، عاطفی و شناختی خوبی بر بیماران داشته و به صورت یک طب مکمل روند فکری بیماران را بهبود می بخشد .
-اکسومی و پیت روبن(2004) در بیماران مبتلا به اختلال کرونری قلب و نابهنجاریهای قلبی به این تنیجه رسیدند که خطاهای شناختی همچون ندیدن جنبه های مثبت ،بزرگ نمایی و برچسب زدن یکی از موضوعات شایع این بیماران محسوب می شود.
-همچنین اکسلستون و همکاران(2002) در بررسی دردهای سرطانی در خانواده به این نتیجه رسیدند که تحریف های شناختی سیاه و سفید،تعمیم افراطی،برچسب زدن و بزرگ نمایی در والدین و نوجوانان خانواده هایی که یک بیمار سرطانی دارند وجود دارد.
-لیپون و همکاران(2001) نیز در بررسی درمان روانشناختی بیماران میگرن به این نتیجه رسیدند که بزرگ نمایی و ندیدن جنبه های مثبت از خطاهای شناختی شایع در بیماران مبتلا به میگرن محسوب می شود.
د)تحریف های شناختی و بیماریهای روانشناختی
- بریوین گرگوری ، لیپتون و بورگس (2010) نشان دادند که تصاویر غیر ارادی و خاطرات بصری در انواع بیماریها همچون اختلال استرس پس از سانحه ، اختلالات اضطرابی و افسردگی وجود دارد و با توجه به اینکه در بیماران خاص چنین آسیب های روانی وجود دارد انواع تصاویر غیر ارادی و خاطرات بصری و رویدادهای فکری ناسالم در بیماران بروز می کند.
-همچنین درمطالعه ای روی شناخت های ناکارآمد وافسردگی درافرادبالغ ، این موضوع را بررسی کردند که آیا مولفه زودرنجی شناختی به عنوان یک تحریف شناختی قبل از دوره افسردگی دراین افراد وجود دارد آنها دریافتند افرادی که بعداً افسردگی شان گسترده می شود به نسبت کسانی که افسرده نمی شوند ناکارآمدی شناختی بیشتری نشان نمی دهند (میراندا ، گراس ، پرسونز وهان ، 1998).
-اخیرترین پژوهش(مبینی و همکاران ، 2006) نشان داد که افراد با تکانشگری بالا که در بسیاری از بیماری های خاص جزو اصلی ترین صفات بیماری است به طور معناداری، سطوح بالاتری ازشناخت های غیرکارکردی و نیزتحریک جویی دارند یافته اصلی این تحقیق این بود که افراد با تکانشگری بالا ، سطح بالاتری ازشناخت های منفی را نشان دادند درراستای این یافته ها نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که فاکتورهای تکانشگری ، پیش بین های تحریف های شناختی هستند همبستگی منفی من با تکانشگری و تحریف شناختی پیشنهاد می دهد که تکانشگری و تحریف های شناختی با افزایش من کاهش می یابند همسوبا یافته های پیشین( مثلا زاکرمن و دیگران ، 1983؛ به نقل از مبینی و همکاران ، 2006) . این یافته ها ، همبستگی مثبتی بین مقیاس جستجوگری و تکانشگری را نشان داد به علاوه ارتباطی بین جستجوگری و نمرات تحریف های شناختی یافت نشد. این تحقیقات دریافتند که تعدادی از تحریفات شناختی وجود دارد که ممکن است زیربنای رفتارهای غیرکارکردی باشند برای مثال افکارخودآیند غیرانطباقی با ترجیح ارضای بلافاصله (ارضای فوری) تمرکز بر پیامدهای نزدیکتر نسبت به پیامدهای طولانی تر( تفکر کوتاه مدت) .
-همچنین درزمینه عقاید ناکارآمد درافراد مبتلا به وسواس فکری و عملی تحقیقات کلارک (1989)و همکاران نشان می دهد که افرادمبتلا به وسواس فکری ، عملی نسبت به گروه های کنترل اضطرابی و کنترل بهنجار ، عقاید ناکارآمدتری رابروز می دهد (رضایی 1382).
-برطبق نظریه بک افسردگی بیش از اینکه اختلال درخلق یا هیجان باشد اختلال در تفکراست . (کوواکس و بک ، 1978؛ چرچارد ، 1991؛ به نقل از رضایی ، 1382 ) .
-چرچارد) 1991(نیز بیان میکند که تحریفهای شناختی زمانی روی میدهند که فرضیههای فرد در مورد خودشان، دیگران، محیطش و درباره آینده فرد نادرست و بیش از اندازه منفی باشد و هنگامی که این فرضیهها در عملکرد بهینه تداخل ایجاد کند اخیراً بواینز (2004) بحث کرده است که خطاهای شناختی ممکن است همیشه غیر کارکردی نباشد. ژنگ و همکاران (2008) بدست آوردند که مقداری از تحریفهای شناختی به طور معمول در بین جمعیتهای سالم از نظر ذهنی هم دیده میشود (رضایی، 1382).
منابع و مآخذ
2392326169973
منابع فارسی:
-اوتیس،جان.(1390). راهنمای عملی درمان شناختی رفتاری درد مزمن.(ترجمه:فرزانه محمدی و ندا علی بیگی).تهران:انتشارات ارجمند.(تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی،2007).
- احدی،حسن؛خیرجو،اسماعیل. (1387) . سرطان ومداخلات روانشناختی درآن .نشریه علمی آفرینش . سال دهم . شماره: 1361 .
- باغبانیان،علی. (1391) . نقش عوامل روانی واجتماعی دربروز یا تشدید سرطانها . پایگاه اطلاع رسانی سلامت . سال هشتم شماره، 1386.
-برنز،دیوید.(1391).از حال بد به حال خوب ،شناخت درمانی.(ترجمه:مهدی قراچه داغی).تهران:نشر آسیم.(تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی،1990).
-بن راضی نمایشی ، مینا . (1387 )،مقایسه ویژگیهای شخصیتی ونگرشهای ناکارآمد اقدام کنندگان به خودکشی ،افراد افسرده ( بدون سابقه اقدام به خودکشی ) وافراد بهنجار . پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه شیراز .
- رضایی، پریوش. (1382). بررسی احساس مسئولیت، کنترل افکار و عقاید ناکارآمد در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی. پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان.
- ریچارد اس ، شارف . (1381) . نظریه های روان درمانی و مشاوره ( ترجمه : مهرداد فیروز بخت). تهران : انتشارات رسا .
صدوقی، زهره ؛ آگیلار وفایی ،مریم ؛ رسولزاده طباطبایی ، سیدکاظم واصفهانیان ، نامیه (1378). تحلیل عاملی نسخه کوتاه پرسش نامه طرحواره یانگ درنمونه غیربالینی ایرانی . مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران ، سال 4. 2. 214. 219 .
صلواتی و یزدان دوست . طرح واره درمانی .تهران نشر دانژه ، 1388 .
-فری،مایکل.(1384).راهنمای عملی شناخت درمانی گروهی.(ترجمه : مسعود محمدی و رابرت فرنام).تهران:انتشارات رشد.(تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی،1999).
-فرهنگ فارسی معین. نشر کتابخانه ملی.1367.
-کرک،کیس و کلارک.(1387). رفتار درمانی شناختی.(ترجمه:حبیب الله قاسم زاده).تهران:انتشارات ارجمند.(تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی،1989).
-یانگ، جفری ؛ کلوسکو ، ژانت ؛ ویشار، مارجوری . (1390). طرحواره درمانی . جلد اول . (ترجمه : حسن حمید پور و زهرا اندوز). تهران: انتشارات ارجمند . (تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی ،1950) .
- یانگ ، جفری. (1384). شناخت درمانی اختلالات شخصیت ، رویکرد طرحواره محور . (ترجمه : علی صاحبی و حسن حمید پور). تهران : نشر آگه.
منابع انگلیسی :
- Aktas , G . , ogce , F . (2005) .Dance as a Therapy for Cancer Prevention . Asian Pacific Journal cancer Prevention .6 , 408-411 .
-Anderson, G .B . J . (1997) .The epidemiology of spinal disorders .In J . W . Frymoyer (Ed) , The Adult Spine; Principles and Practices (2nd ed . , PP.93-141) . New York : Raven Press .
-Arntz , A . &Weertman , A . (1999 ) . Treatment of childhoold memories : theory and practice . Behaviour Research and Therapy .37 , 715 -740 .
- Beck,A .T .(1967) . Depression - Causes and treatment .Philadelphia : University of Pennsyl vania Press.
- Beck,A .T .(1976) . Cognitive therapy and the emotional disorders .New York : International Universit ies Press .
-Beck , A .T . , Rush , A .J . , shaw , B . F . , &Emery , (1979 ) .Cognitive therapy of depression .New York : Guilford Press.
-Beck , A .T . (1970 ) . Cognitive therapy :Nature and relation to behaveior therapy .Behaveior Therapy ,1(2), 184-200 .
-Beck , AT and Emery , G (1985 ) Anxiety disorders and phobias : A cognitiue perspectiue New York : Basic .
-Beck , J .S. (1995 ) . Connitive therapy : Basics and beyond .New York : Guilford Press.
-Burns , D .D . (1999) .The Feeling Good Handbook (Rev . ed .). New York : Plume /Penguin Books .
- Chris R. Brewin , James D. Gregory . , Michelle Lipton , 8 Neil Burgess . (2010) .Intrusive Images in Psychological Disorders :Characteristics , Neural Mechanisms , and Treatment Implications . psychological Association 1:210-232.
- Churchard, Marina (1991).The utility of the dysfunctional attitude scale with adolescent psychiatric outpatiepents. A Thesis for the Degree of Master of Arts, Department of Applied Psychology.University of Toronto.
- Cohen, M..s; Kuten a .(2006) .Cognitive – behavior group intervention for velatives of cancer patients . Journal of psychosomatic research .vol:61
-Dalgleish , T .(1999) . Cognitive theories of post –traumatic stress disorder .In w .Yule (Ed.),Post traumatic stress disorders : Concepts and therapy (pp. 193 -220) . New York : Wiley .
-Eccleston ,C.,Morley ,S.,Williams ,A.,Yoke,L.,& Mastroyannopoulou, K. (2002).Systematic review of randomized controlled trials of psychological therapyfor chronic pain in children and adolescents , with a subset meta –analysis of pain relief . Pain ,99,157-165 .
- Erikson,E .H . (1950) .childhood and society . New York : Norton.
- Grassi, l; Travado, I; Moncayo, F .L.G .(2004 ).Psychosocial moebidity and its correlates in cancer patients of the medi terranean area .Journal of affective disorders . vol,. 83.
Kagan,J . , Reznick, J .S .,& Snidman,N . (1988) .Biological bases of childhood shyness.-
- Kelly ,G .A.(1955) .The psychology of personal constructs (Is ted .) New York : Norton .
-Kuhn , T. S . (1970) .The structure of scientific revolutions (2nd ed.) .Chicago : University of Chicago Press.
- Leahy , R .L. ,& Holland, S .J . (2000) .Treatment plans and interventions for depression and anxietydisorders . New York :Guilford Press .
LeDoux , J . ( 1996 ) .The emotional brain . New York : Simon & Schuster .
-Lilijana , s .(2004) . Psychosocial coping strategies in cancer patients . Radiol oncol . 38 (1) : 35 -42 .
-Lipon ,R.B ., Stewater ,W . F .,Diamond ,S.,Diamond, M .L. ,& Reed ,M. (200I). Prevalence and burden of migraine in the United States : Data from the American Migraine Study II. Headache,4I,646-657 .
-- Mason, O., Platts, H. & Tyson, M. (2005).Early maladaptive schemas and adult attachment in a UK clinical population.Psychology and Psychotherapi:Theory. Research and Practice.78, 549- 564.
- Miranda. Jeanne., Gross, James J., Persons, Jacquelin e B., Hahn, Judy (1998). Mood Matters: Negative Mood Induction Activates Dysfunctional Attitudes in Women Vulnerable to Depression. Cognitive Therapy and Research, 22(4), 363-376.
- Mobini, Sirous., Pearce, Marion., Grant, Alec., Jem., and Yeomans, Martin R. (2006). The relationship between Cognitive distortions, impulsivity, and sensation seeking in a non- clinical population sample.Personality and Individual Differences, 40, 1153-1163.
- Muris., P. (2006). Maladaptive schemas in non –Clinical adolescents: Relations to perceived parental rearing behaviors, Big five personality factors &psychopathological symptoms, Clinical Psychology & Psychotherapy, I 13, 405-413.
-Otis,J.D.,Reid,M.C.,& Kerns, R.D.(2005).The management of chronic pain in the primary care setting . In L .C. James & R.A. folen (Eds), Primary Care Clinical Health Psychology : A Model for the Next Frontier . Washington ,D.C.: American Psychological Association Press.
-Owens , G .P . , Pike , J .L . , &Chard , K . M . (2001) .Treatment effects of cognitive processing therapy on cognitive distortions of female child sexual abuse survivors . Behavior Therapy , 32, 413 -424 .
-persons , J. B . , &Miranda , J . (1992 ) .Cognitive theories of vulnerability to depression : Reconciling negative evidenc .Cognitive Therapy and Research, 16(4) ,485-502 .
- Pinto- Gouveria, J., Castilho, P. & Cunha.M. (2006).Early maladaptive schemas and social phobia, Cognitive Therapy and Research,30, 571-584.
- Popper , K. R . (1959 ) . The logic of scientific discovery . New York : Basic Books .
- Price, J. (2007) Cognitive schemas, defense mechanism and post Traumatic stress symptomatology. British psychological society.80, 343- 353.
- Riso, L. P., du Toit, P. L., Stein, D. J. & Young, J. E. (2007). Cognitive Schemas and core beliefs in psychological problems: a scientist- practitioner guide.Washington, DC: American Psychological Association.
- Saniah , AR . ,Zainal , Nz . (2010) .Anxiety , Depression and coping strategies in BreastCancer Patients on Chemotherapy . Jornal MJP online Early . 02: 08-10.
-Segal , Z .V , Williams , M .I .G . , &Teasdale , J .D .(2002) . Mindfulness-based Cognitive therapy for depression : A new approach to preventing relapse . New York : Guilford Press .
-Terner ,J .A . , Mancl , L . , &Aaron , L.A .(2006 ) .Short –and long –term effi-cacy of brief cognitive – behavioral therapy for patients with chronic temporomandibular disorder pain : A randomized , controlled trial .Pain ,121 ,181-194 .
- Weissman , A . , &Beck , A .T . (1978, March ) . Development and validation of the dysfunctional attitude scale : A preliminary investigation . Paper presented at the annual meeting of the American Educational Research Association , Toronto , Ontario , Canada .
-Welburn , K . , Coristine , M. , Dagg, P . , Pontefract, A . , &Jornal , S . (2002) .The Schema Questionnaire – Short Form : Factor analysis and relationship between schemas and symptoms . Cognitive Therapy and Research , 26, 519-530 .
- Wilson ,Gt ,(1997) Treatment manuals in clinical practice Behavior Research and Therapy, 35, 205-210 .
-Xuemei ,R ., Pietrobon ,Sun , S., Liu,G.,& Hey,L. (2004) .Estimates andpatterns of direct healthcare expenditures among individuals with back pain in the U.S. Spine ,29(I) ,79-86 .
- Younesi , s . ,Mirafzal , A . , Tooysercani ,M .(2012) . Reduction of DeterministicThinking among Cancer Patients as a New method to Increase Psychosocial Adjustments .iran Jornal cancer Preview .
- Young, J .E . (1990) .Cognitive therapy for personality disorders . Sarasota,FL : Professional Resources Press.
- Young ,J .E .(1999) . Cognitive therapy for personality disorders . A schema -focused approach (rev.ed.). Sarasota, FL : Professional Resources Press.