مبانی نظری و پیشینه تحقیق جرات ورزی (docx) 1 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 1 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
163195699135
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد علوم و تحقیقات ایلام
گروه روانشناسي
پایاننامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته روانشناسي (M.A)
گرايش: عمومي
عنوان:
بررسی ارتباط بین جهت گیری مذهبی، سلامت معنوی با مهارت ابراز وجود (قاطعیت) در بین معتادين كمپ اعتياد شهر ايلام
استاد راهنما:
دكتر ستار كيخاوني
استاد مشاور:
دكتر شهرام مامي
نگارش:
غلامرضا بازدار
بهار 1394
سپاسگزاري :
ازدست وزبان که برآيد کز عهده شکرش به در آيد
سپاس ايزد منان را كه توفيق فراگيري علم را برمن عطا فرمود ومرا در كوران
مشكلات وسختيها ياري نمود، تا اين رساله را با موفقيت به پايان برسانم.
در طول دوران تحصيلي وتهيه اين پايان نامه از راهنمايي ها ومساعدتهاي استادان ودوستان عزيزي بهرهبردهام كه در اينجا لازم است از همه ايشان مراتب سپاس قلبي وتشكر خالصانه خود را داشته باشــــم. از استاد فرهيخته جناب آقای دکتر ستار کیخاونی استاد راهنما ارجمند و همچنین استاد مشاور جناب آقای دکتر شهرام مامی و استاد داور جهانشاه محمدزاده وکلیه کسانی که ما را در این راه همراهی نمودند.
تقـديم
به
همسـر مهـربانم
فهرست مطالب
عنوانصفحه
TOC \o "1-3" \t "Subtitle;1;Title;1" چكيده PAGEREF _Toc11130216 \h 1
1-7- تعريف واژهها و اصطلاحات فني و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی) PAGEREF _Toc11130217 \h 1
1-7-1- تعاريف مفهومي و نظری PAGEREF _Toc11130218 \h 1
1-7-2- تعاريف عملياتي PAGEREF _Toc11130219 \h 2
1-8- قلمرو پژوهش PAGEREF _Toc11130220 \h 3
فصل دوم PAGEREF _Toc11130221 \h 4
ادبیات نظری پژوهش PAGEREF _Toc11130222 \h 4
2-1- مقدمه PAGEREF _Toc11130223 \h 5
2-2- مهارت ابراز وجود PAGEREF _Toc11130224 \h 7
2-2-1- مداخلات روانشناختی (جرات ورزی) PAGEREF _Toc11130225 \h 7
2-2-2- یادگیری مهارت اهمیت دادن به خود PAGEREF _Toc11130226 \h 9
2-2-3- سازگاری شخصی یا حفظ سلامت روان PAGEREF _Toc11130227 \h 10
2-2-4- راهکارهای تقویت اراده و قاطعیت در تصمیم گیری و دوری از اهمال كاری PAGEREF _Toc11130228 \h 13
2-6- پيشينه تجربی تحقیق PAGEREF _Toc11130229 \h 20
2-6-1- تحقیقات انجام گرفته در خارج از کشور PAGEREF _Toc11130230 \h 20
2-6-2- تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور PAGEREF _Toc11130231 \h 26
2-7- جمعبندي مطالعات انجام شده PAGEREF _Toc11130232 \h 29
منابع و مآخذ PAGEREF _Toc11130233 \h 30
چكيده
تحقيقات درزمینه رابطه مذهب و سلامت، اغلب بيانگر رابطهاي مثبت بين اين دو متغير بوده است افرادی که احساس کفایت اجتماعی و مذهبی در آنها ضعیف است، برای فرار از اضطراب اجتماعی به مواد مخدر روی میآورند و آسیبپذیرند. از طرف دیگر اعتیاد با از بین بردن ارزشهای اخلاقی، انسانی و مذهبی و دور کردن افراد از فطرت متعالی انسان، آنها را مستعد پذیرش فرهنگ پوچ و مخرب مینماید. بنابراین نقش مذهب در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بهگونهای است که بسیاری از نظریهپردازان بزرگ جهان مذهب را به عنوان یک عامل مستحکم در مقابل آسیبهای اجتماعی تلقی نمودهاند. هدف اين پژوهش تعيين رابطة جهتگیریهاي مذهبي، سلامت معنوی با مهارت ابراز وجود در بین معتادین کمپ اعتیاد ایلام میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از حیث نحوه گردآوری دادهها توصیفی و روش انجام پژوهش نیز پیمایشی و از نظر نوع مقطعی میباشد و دادههای لازم برای آزمون فرضیهها از طریق پرسشنامه گردآوری شدهاند. جامعه آماری این پژوهش معتادين كمپ ترك اعتياد ایلام به تعداد 140 نفر میباشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 103 نفر به عنوان نمونه انتخاب و از روش نمونهگیری طبقهای استفاده شد. و پس از جمعآوری پرسشنامهها و ورود دادهها به نرم افزار SPSS ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) محاسبه گردید که 3/74 درصد می باشد. و نشان ميدهد که گويهها از همسازي و پايداري دروني بسيار بالاي برخوردار میباشند. روش مورد استفاده برای آزمون فرضیهها روش ضریب همبستگی پیرسون میباشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش بين جهتگيري مذهبی با مهارت ابراز وجود (قاطعیت) و همچنین سلامت معنوی با مهارت ابراز وجود (قاطعیت) در بین معتادین کمپ اعتیاد ایلام رابطه وجود دارد و معتاداني كه داراي جهت گيري مذهبي درونی هستند، از سلامت معنوی، قاطعیت و ابراز وجود بیشتری برخوردار هستند.
واژگان كليدي: جهت گیری مذهبی، سلامت معنوی، ابراز وجود، معتادین
1-7- تعريف واژهها و اصطلاحات فني و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی)
1-7-1- تعاريف مفهومي و نظری
جهتگیری مذهبي دروني: جهتگیری مذهبي دروني به صورت يك چارچوب معنا بخش هست كه برحسب آن تمام زندگي شناخته میشود (دوناهو، 2012:41) اشخاصي با اين جهتگیری، انگیزههای اصلي خود را در خود مذهب، مییابند. ديگر نيازها هر چقدر هم كه قوي باشند، نسبت به انگيزه ارزش كمتري دارند. چنين اشخاصي وقتي باوري را قبول میکنند، سعي میکنند، آن را دروني ساخته و به طور كامل دنبال كنند (آلپورت، 2010).
جهتگیری مذهبي بروني: يك رويکرد ابزاري در خدمت خود و براي متناسب و شايسته نشان دادن خود، هست (دوناهو،2012) اشخاصي با اين جهتگیری مذهبي، از مذهب براي رسيدن به مقاصدشان استفاده ميكنند. ارزشهاي افرادي كه چنين جهتگیریای دارند، اغلب ابزاري و منفعت طلبانه هست. به عبارت ديگر، مذهب براي چنين اشخاصي، وسيله اي هست تا به وسيلة آن به هدفهای ديگري كه براي آنها مهم تر هست برسند (آلپورت، 2010).
ابراز وجود: ابراز وجود یعنی حمایت نمودن از حق و عقیده خود بدون اینکه به حق و عقیده دیگران تجاوزی شود. ژوزف و لپی ابراز وجود را اینگونه تعریف میکند: ابراز مناسب هرگونه هیجانی نسبت به طرف مقابل بدون احساس اضطراب.
سلامت معنوي: سلامت معنوی از آن کسانی است که ارتباط آنها با خداوند، خود، دیگر افراد جامعه و با محیط، کامل، مناسب و مطلوب است، وقتی که انسان معنویت را به عنوان مسئله اصلی خود در زندگی قرار دهد هم خالق خود را مورد توجه قرار میدهد و هم به خودباوری دست مییابد و هم افکار، بینش و اعمال او تحتالشعاع معنویت قرار گرفته و درون او پاک میشود چنین فردی از سلامت معنوی برخوردار میشود و میتواند با افراد دیگر بهتر رفتار کند و جامعه را سالمتر نگاه دارد.
1-7-2- تعاريف عملياتي
جهتگیری مذهبي: جهتگیری مذهبي در اين پژوهش عبارت است از نمره اي كه معتادين كمپ اعتياد در پرسشنامه جهتگیری مذهبي ايلام كسب میکنند.
پرسشنامه جهتگیری مذهبي آلپورت در سال (1967) طراحي كه پاسخ اين سؤالات بصورت ليكرت 5 گزينهاي از كاملاً مخالفم تا كاملاً موافقم دسته بندي شده است. و براي به دست آوردن آن از طيف ليكرت استفاده شد يعني گزينه كاملا مخالفم نمره 6 و كاملا موافقم نمره 1 كسب میکنند. جان بزرگی (1377) آلفای 74/0 و مختاری و همکاران (1380) ضریب 71/0 را برای این پرسشنامه گزارش کردهاند.
ابراز وجود: ابراز وجود در اين پژوهش عبارت است از نمره اي كه معتادين كمپ اعتياد ايلام در پرسشنامه ابراز وجود كسب میکنند.
پرسشنامه مهارت ابراز وجود محمود ساعتچي در سال (1389) طراحي كه پاسخ اين سؤالات بصورت ليكرت 5 گزينهاي از كاملاً مخالفم تا كاملاً موافقم دسته بندي شده است. و براي به دست آوردن آن از طيف ليكرت استفاده شد و گزينه كاملا مخالفم نمره 6 و كاملا موافقم نمره 1 كسب میکنند. ساعتچي آلفاي 74/. را براي اين پرسشنامه بدست آورد.
سلامت معنوي: سلامت معنوي در اين پژوهش عبارت است از نمره اي كه معتادين كمپ اعتياد ايلام در پرسشنامه سلامت معنوي كسب میکنند.
پرسشنامه سلامت معنوي پولوتزين و اليسون در سال (۱۹۸۲) طراحي كه پاسخ اين سؤالات بصورت ليكرت 5 گزينهاي از كاملاً مخالفم تا كاملاً موافقم دسته بندي شده است. و براي به دست آوردن آن از طيف ليكرت استفاده شد يعني گزينه كاملا مخالفم نمره 6 و كاملا موافقم نمره 1 كسب میکنند اين پرسشنامه در ايران توسط مژگان عباسي در سال (۱۳۸۴) برروي ۲۸۳ دانشجوي پرستاري دانشگاه شهيد بهشتي اجرا گرديده است و 76/. گزارش شده است.
1-8- قلمرو پژوهش
الف) قلمرو موضوعي: از نظر موضوعي، قلمرو اين پژوهش به طور اعم عبارتست از شناسايي جهت گیری مذهبی در بین معتادین و بطور اخص عبارتست از بررسي نسبت بین جهت گیری مذهبی با سلامت معنوی و قاطعیت در بین معتادین برای ارائه راهکارهای جهت تقویت سلامت معنوی و قاطعیت در بین معتادین کمپ اعتیاد ایلام میباشد.
ب) قلمرو مكاني: قلمرو مكاني اين پژوهش، کمپ اعتیاد شهر ایلام هست.
ج) قلمرو زماني: از نظر زماني، پس از تهیه و تنظیم پرسشنامه، در بهار 1393 بین معتادین کمپ اعتیاد ایلام اجرا و پس از تکمیل جمع آوری شد.
فصل دوم
ادبیات نظری پژوهش
16776703788410400000
2-1- مقدمه
در طول قرن بيستم انسان پيش از تمام تاريخ بشريت دستخوش دگرگوني از نظر شیوههای زندگي روابط اجتماعي و مسائل اقتصادي گرديده است. تلاش در جهت صنعتي شدن و گسترش شهرنشيني و زندگي مکانيزه که لازمه آن قبول شیوههای نوين براي زندگي است. اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و در ارتباط با مقوله سلامت ابعاد ديگري را مشخص نموده است. يکي از اين ابعاد سلامت روان افراد جامعه است. مقوله اي که اگرچه تازگي ندارد ليکن از نظر تخصصي دير زماني نيست که به آن توجه گرديده است. با توجه به شيوع بيماري رواني در جامعه اهميت تلاش در جهت اعتلاي سلامت رواني افراد هر اجتماعي بارزتر میگردد. مهمترین مسأله در اين ارتباط پيشگيري از مسائلي است که باعث میگردد سلامت روان افراد جامعه مختل گردد و بالطبع پيامدهاي منفي در پي داشته باشد. پيشگيري از بروز اين عوامل نيز جز با آشنايي با وضعيت موجود سلامت روان در افراد جامعه اي که قصد پيشگيري در آن را داريم ممکن نيست. چراکه آشنايي با وضع موجود ما را به اوضاع اميدوار میسازد و يا ما را جهت بکارگيري روشهای مناسب، در جهت از بين بردن عوامل مخل سلامت روان و بکارگيري ابزارهاي مناسب در اين جهت ياري مينمايد. (افروز،1371). حدس اوليه بيانگر آن است كه درحال حاضر در حدود 450 ميليون نفر از اختلالات رواني يا عصبي يا مشكلات رواني اجتماعي مانند مسايل مربوط به سوء مصرف الكل و مواد مخدر در رنج هستند و اين در حالي است كه بسياري از آنان در تنهايي و خاموشي به سر میبرند. گذشته از رنج ناشي از بيماري و فقدان مراقبت لازم، انگ زدن، شرم، طرد شدن و بيش از همه مرگ، اين عزيزان را مورد تهديد قرار میدهد. افسردگي اساسي امروزه علت نا تواني در سراسر دنيا محسوب میشود و رتبه چهارم را در ميان 10 علت اصلي بار جهاني بيماريها به خود اختصاص میدهد، و در صورت صحت پيش بینیها در 20 سال آينده، افسردگي احتمالاً به دومين علت بار جهاني بيماريها تبديل خواهد شد. در سراسر دنيا 70 ميليون نفر از وابستگي به الكل رنج میبرند. حدود 50 ميليون نفر دچار صرع و 24 ميليون نفر مبتلا به اسكيزوفرني هستند. هر سال يك ميليون نفر با خودكشي به زندگي خاتمه میدهند. در حالي كه تعداد افرادي كه اقدام به خودكشي میکنند، در حدود 10 تا 20 ميليون نفر تخمين زده میشود. به ندرت میتوان خانوادهاي را پيدا كرد كه با اختلالات رواني برخورد نداشته باشد. يك نفراز هر چهار نفر در مرحلهاي از زندگي خود دچار نوعي اختلال رواني میشود. خطر بروز برخي اختلالات از جمله بيماري آلزايمر با افزايش سن بيشتر میشود و پيامد اين امر براي جمعيت رو به كهولت دنيا وافر است و اختلالات رواني بار اجتماعي و اقتصادي قابل توجهي دارند. در حال حاضر اختلالات رواني چهار مورد از 10 علت عمده ناتواني در سراسر جهان را به خود اختصاص میدهد و بر اساس برآورده هاي موجود، اختلالات رواني و رفتاري مسوول 12 درصد از بار كلي بیماریها در جهان هستند. با اين همه، بودجههاي سلامت روان بيشتر كشورها كمتر از يك درصد هزينههاي كلي سلامت را تشكيل مي دهدو بيش از 40 درصد كشورها سياست مشخصي در زمينه سلامت روان ندارند و بيش از 30 درصد آنها فاقد برنامه مشخصي براي سلامت روان هستند. بيش از 90 درصد كشورها در يك سياست جامع سلامت روان كه كودكان و نوجوانان را نيز در بر میگیرد بي بهره هستند. ( ساپنیگتون، 2004).
2-2- مهارت ابراز وجود
ابراز وجود کردن، پروریی کردن نیست، حق دیگران را ضایع کردن نیست، پرخاشگری و زورگویی هم نیست بلکه عبارت است از: ابراز عقیدهها، احساسات، وافکار، به صورت شایسته به گونهای که به هیچ کس بی احترامی روا نداریم وحق کسی را نیز ضایع نکنیم. به عنوان پایه آموزش مهارتهای جرات ورزی و ابراز وجود باید این فرض را در ذهنتان داشته باشید که تمام انسانها از حقوق یکسان و برابر برخودارند و باید ضمن حفظ ادب و رعایت حقوق دیگران، نظر خود را ابراز کنند و به حقوق خود دست یابند. (بهرامي، 1389).
2-2-1- مداخلات روانشناختی (جرات ورزی)
ذات زندگی اجتماعی، زیستن در کنار دیگران و معاشرت با مردم است. آنچه زندگی آدمی را شکل میدهد روابط میان انسانها است؛ روابط میان من وشما با آنها که میشناسیم یا نمیشناسیم. از اعضای یک خانواده کوچک بگیرید تا اعضای جامعۀ جهانی. در روابط بین فرد، نوعی داد وستد روانی مستمر شکل میگیرد. در اداره ای به انتظار ورود به اتاق رئیس هستید. مدتی را صرف کردهاید تا نوبت شما شده است. یک نفر از راه میرسد و بامنشی رئیس احوالپرسی گرمی میکند و منشی او را به داخل اتاق رئیس راهنمایی میکند شما دلتان میخواهد اعتراض کنید و بگویید نوبت شماست و شما یک ساعت منتظر ماندهاید اما همچنان ساکت میمانید. چرا؟ آیا جواب این سوال آن است که شما فردی هستید مبادی آداب یا آدمی هستید صبور؟ با شخصیت؟ موقر؟ بی قید؟ کدام یک؟ آیا این سکوت را به حساب مناعت طبع خود میگذارید یا برعکس، از این سکوت خود بیزارید ولی نمیدانید چه بکنید؟ ابراز وجود کردن یا جرات مندی یکی از خصیصههای مهم برای هر انسانی باشخصیت سالم است. لازم نیست و نباید نوبت دیگران را غصب کنید ولی قطعاً لازم است از نوبت خود دفاع کنید. اهمیت دادن به خود و افزایش اعتماد به نفس: اساس اهمیت دادن به خود یک آرزوست – آرزوی بهبود رفتارتان باخود؛ کاهش استرس زندگیتان؛ وتقویت شخصیتتان. ممکن است احساس کنید که این نیاز شدیدی است که از اعماق وجودتان برمی خیزد ممکن هم هست از گوش فرا دادن به آرزوهایتان و تصمیم به اهمیت دادن به خود، ترس داشته باشید؛ زیرا تبدیل آن به بخشی از زندگیتان مستلزم تغییر است. هنگامی که از آرزویتان در مورد اهمیت دادن به خود، واقف شدید، هرگز بازنگردید. در ابتدا انکار کننده سعی دردفن آن داشته باشد. آرزویتان باقی خواهد ماند و تا زمانی که به آن گوش ندهید، به سر و صداهای خود ادامه خواهد داد. بخشی از وجودتان (آن بخش معتبر وجودتان) میداند که اهمیت دادن به خود منفعتهایی فراتر از احساس سلامت؛ داشتن انرژی بیش تر؛ و دنبال کردن یک زندگی پر معنا دارد. هنگامی که به خود اهمیت بیش تری می دهیدوطبعاً طرز برخوردتان تغییر پیدا میکند، روابطتان بهبود مییابند وکم تر احساس تنهایی میکنید؛ در ضمن استرستان کاهش مییابد و مسائل پیش پا افتاده، کم تر خاطرتان را آزرده میکند. به علاوه در زندگیتان از وفور نعمت بهرمند خواهید شد. اگر واقعاً خواهان افزایش اعتماد به نفس و تقویت شخصیت خویش هستید، پذیرفتن مسئله ای اهمیت دادن به خود به عنوان یک تکلیف بایسته است. نتیجهی کلی این است که جهت حفظ منافعی که با افزایش اعتماد به نفستان کسب کردهاید، باید رفتاری در پیش گیرید که نشان میدهد به خود اهمیت میدهید. روش برخورد ما با مسائل، حاصل عقاید درونی و نظام ارزیابی ماست. برخوردی که بیانگر اهمیتی است که به خود میدهید، اعتقادی است حاکی از این که اهمیت دادن به خود باید در طول آن چه از زندگیتان باقی است، به عنوان یک اصل اساسی در نظر گرفته شود_ با این مزیت که زندگیتان با آسودگی بیش تری پیش میرود. شما با گذشت روزها تنها به زندگی خود ادامه نمیدهید؛ بلکه روز به روز شدن پیدا میکنید. درک اعتقاداتتان در رابطه بامسئله ی اهمیت دادن به خود به تشخیص موانعی که ممکن است برسر راه رسیدن به این نوع برخورد قرار گیرند، به شما کمک خواهد کرد.
2-2-2- یادگیری مهارت اهمیت دادن به خود
در عقاید مربوط به مقوله اهمیت دادن به خود، شما را با هرگونه موانعی که ممکن است در راه به دست آوردن دائمی این ویژگی با آن روبه رو شوید، آشنا میکند. اهمیت دادن به خود از این حقیقت دورنی سرچشمه میگیرد که تمایل دارید که بیش تری برای خود انجام دهید. این میل نوعی انرژی است؛ شعورتان هم منبع این اطلاعات است. شعورتان به شما میگوید که زندگیتان عنصری حیاتی کم دارد. جهت تقویت اعتماد به نفس، این امر مسلم که چیزی کم است، باید پذیرفته و درک شود و مورد استفاده قرار گیرد. اگر چنین اتفاقی روی ندهد، مدام لنگری را به دوش خواهید کشید که رشد فردیتان را کاهش میدهد و یادگیریتان را در طول سفر زندگی تاخیر میاندازد؛ ولی این که ترجیح دهید به خود اهمیت دهید، پایهی لازم را جهت رسیدن به بهداشت روانی مداوم و نه فقط برای پشت سر گذاشتن مواقع بحرانی پدید میآورد. گام بعدی متعهد کردن خود است. لحظه ای که شروع به بهره بردن از تمامی خواستهها و ارادهی خویش به نفع خود میکنید، لحظهی پر قدرتی است! به عنوان یک خواسته، خود را متعهد به انجام این ذهنیت میکنید که میگوید، اهمیت دادن به خود یک بخش معمول زندگیتان است. آن گاه نیروی ارادهی خویش را جهت اطمینان یافتن از داشتن این برخورد، مورد استفاده قرار میدهید. فرایند یادگیری مهارت اهمیت دادن به خود، شبیه یک مارپیچ است. شما نیاز به ایجاد تغییر ر ا احساس میکنید؛ به تدریج راه حلهای بهتری را در زندگیتان برگزینید و اثرات فواید آنرا تجربه مینمایید و با تمایل بیش تری به خود اهمیت میدهید. هم چنین از خواستهی خود جهت تبدیل مسئله اهمیت دادن به قدرت ارادهی خویش را در به انجام رساندن این ماموریت مورد استفاده قرار میدهید. این کار اعتماد به نفستان را افزایش میدهد. تمایلتان جهت ارجحیت دادن به خود در زندگی قوی تر میگردد تا زمانی که در سبک زندگیتان جای گیرد. حال برخوردی که نشان دهندهی اهمیتان نسبت به خود باشد، در اعماق وجودتان رسوخ کرده و پایه گذاری شده است.
2-2-3- سازگاری شخصی یا حفظ سلامت روان
سلامت روان در حقیقت مشکل فردی است، زیرا فرداست که دارای مشکل میباشد و هم اوست که باید مشکل خویش را حل کند. هر فردی باید برای خود بیاموزد که چگونه به سازگاری رضایت بخش نائل شود و در آن ابقاء گردد. کلینیکهای روانی، مشاوران، درمانگران روانی، دوستان و حتی کتب وادبیات، همه میتوانند به فرد در کمک به خویش کمک کنند. آشنائی با نشانههای اختلالات روانی و احتمالاً راههای مقابله با آنها به تنهایی کافی نخواهد بود بلکه باید با اصول و ویژگیهای سلامت روان مطلوب و شخصیت خوب سازگار یافته، نیز آشنا شد.
اصل واقعیت: شاید کلیترین ویپگی فرد سازگار آن است که نسبت به خود واقع بین است؛ بدین معنی که درباره انگیز هایش خود را فریب نمیدهد؛ هدفهای قابل دسترس برای خود طرح میکند، واز تعارضات غیر لازم پرهیز مینماید. او با مشکلات شخصیاش به طور غیر عینی برخورد میکند، درست مانند زمانی که به حل یک مسئله ریاضی یا تنظیم تعادل دوچرخه و یاساختن میز میپردازد، خود را با حقایق لازم و مربوط آشنا میسازد و اطمینان میابد که مشکل شناخته است، آنگاه برای حل آن برنامه ریزی میکند.
خود شناسی: شخص ناسازگار نوعاً کسی است که در باره انگیزههای واقعی خویش، خود را فریب میدهد. او عادتاً به کمک مکانیزمهای دفاعی، خود فریبی را اعمال میکند، تا خود را از اضطرابهای ناشی از تعارض و ناکامی برهاند.
اگراین تصویر را از فرد ناسازگار بپذیریم، فرد سازگار درست نقطه مقابل او و دارای ویژگیهای زیر خواهد بود
الف). پذیرش اضطراب: لازمه سازگاری مطلوب پذیرش و نه انکار اضطراب است. اضطراب را که حاصل طبیعی تجارت موقعیتهای ترس آوراست هرگز نمیتوان به طور کامل از بین برد. در مواجهه با این موقعیتها، گاه صرف پذیرش اضطراب، از شدت آن میکاهد. تفاوت بین پذیرش و انکار اضطراب را میتوان به تفاوت بین سرباز شجاع و سرباز ترسو در جبهه تشبیه کرد.
ب). رهائی از مکانیزمهای دفاعی: شخص سازگار به علت آنکه پاره ای از اضطرابها را میپذیرد، از استفاده زائد از مکانیزمهای دفاعی اجتناب میکند. این مکانیزمها بدواً در مقابل اضطراب که خود از ویژگیهای افراد ناسازگار به شمار میآید. اگر بتوان اضطراب را پذیرفت و تحمل کرد، نیاز کمی به توسل به مکانیزمهای دفاعی وجود خواهد داشت. دانش آموزی که به علت گرفتن نمره بد معلم خود را سرزنش میکند، خوب میداند که او برای عدم شرکت خود در کلاس، یادداشت برنداشتن و نخواندن درس، به دلیل تراشی دست زده است؛ و با شخصی که وسوسه میشود تا احساس کند دوستانش از او برگشتهاند، در حقیقت به فرافکنی ترس و نفرت خویش نسبت به دوستانش ظنین است، به هر حال استفاده آگاهانه از مکانیزمهای دفاعی، موجب میشود تا فرد به اندازه معقول آنان را بکاربرد.
ج). شناخت انگیزهها: از آنجا که مکانیزمهای دفاعی هاله ای به دور انگیزههاست، شناخت انگیزهها نیز فرد را در موقعیت بهتری برای درک و پذیرش انگیزهها خود قرار میدهد. دراین مورد فرد سازگار به مراتب بیش از ناسازگار توانایی عمل دارد، مثلاً هنگامی که دانش آموز معلم خود را برای نمره بدی که گرفته، سرزش میکند باید از خود بپرسد «راستی چه میخواهد؟»، «هدفها وانگیزه های من کدامند؟» پاسخ صادقانه و حداقل پاسخ انسانی، احتمالاً آن است که او بدون زحمت در خواندن، نمره خوب میخواهد. باپذیرش این مطلب او متوجه خواهد شد که به این ترتیب به این هدف نخواهد رسید. آنگاه «بیشتر درس خواندن» و یا «درس کم خواندن و نمره کم گرفتن» ازجمله تصمیماتی است. که او بدون اضطراب و خصومت ناشی از سرزنش دیگری، اتخاذ خواهد کرد.
تغییر انگیزهها وهدف ها: شخصی سازگار است که میتواند انگیزهها وهدفهایش را تغییر دهد، بدون آنکه آنها را بامکانیزمهای دفاعی تغییر شکل دهد. مثلاً فردی که پیوسته علیه مسئولان و قدرتمندان طغیان میکند و زیر بار قوانین زندگی نمیرود، اگر تشخیص دهد که طغیان او در واقع واکنشی است به پدر سختگیرش و با دیگران نیز همچون پدرش رفتار میکند، ممکن است به سرعت نگرش خود را تغییر دهد.
ایجاد تغییر در هدف، الزاماً همیشه به طور قاطع و سریع انجام نمیپذیرد؛ بلکه ممکن است تغییر در درجات مختلف صورت بگیرد.
مثلاً دانش آموز به جای آن که با اضطراب و تنش فراوان برای گرفتن نمره 20 تلاش کند، خود را برای گرفتن نمره 15 آماده کند تا حداقل نمره 10 دست یابد؛ و یا شخص رشته تحصیلی آسان تر ویا شغلی که از ارزش اجتماعی کمتری برخوردار است، و ضمناً با توانائیها وانگیزه های او همخوانی بیشتری دارد، برگزیند تا ناراحتی و اضطراب او کمتر باشد.
2-2-4- راهکارهای تقویت اراده و قاطعیت در تصمیم گیری و دوری از اهمال كاری
در زمینه ضعف اراده و ناتوانی در تصمیم گیری، توجهتان را به مطالب زیر جلب میکنیم:
فرد با اراده كسى است كه داراى هدفى معقول بوده و تا موقعى كه به آن نرسیده است، از تعقیب آن باز نمىایستد.
مشكلات و موانع روانى یا مادى، به اراده و عزم او لطمه نمىزند و از پیشرفتش جلوگیرى نمىكند. در اولین گام، باید هدف و یا اهداف دقیق و مشخص خود را از زندگى یا كارى كه مىخواهد انجام دهد، براى خویش ترسیم نماید. طبیعى است این هدف، باید معقول، قابل دستیابى، بدون افراط و تفریط، مطابق توان و استعداد فرد و واقع بینانه باشد؛ نه آنكه آرمانى و بلند پروازانه و خارج از توانایىهاى وى باشد. در این صورت در صحنه عمل وقتى با مشكلات و سختىهاى طاقت فرسا و خارج از توان خود، رو به رو شد و با شكستهاى احتمالى به هدف مورد نظر خود دست نیافت؛ ناامید و دلسرد شده و از ادامه كار منصرف مىگردد. همچنین از انجام كارهاى دیگر منصرف مىشود و خود را ناتوان و بی اراده تلقى مىكند. دومین گام شناخت توانایىها و استعدادهاى نهفته در وجود خویش است. همه ما در وجود خود، از استعدادهایى برخورداریم؛ كافى است این نیروها را بشناسیم و براى رسیدن به هدف، آنها را به كار گیریم. سومین گام، برنامهریزى است. باید براى تمام كارها و فعالیتهاى شبانه روزى، برنامه اى مدون و منظم داشته باشید. بدین منظور از جدولى استفاده كنید كه در ستون افقى آن، ساعات شبانه روز و در ستون عمودى، ایام هفته را یادداشت كرده و تمام كارهاى روزانه را در آن درج كنید (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و...). هر فعالیتى را در زمان خاص خود در جدول بنویسید و هیچ زمانى را بدون كار خالى نگذارید. هر روز صبح با نگاهى به آن برنامه، به اجراى دقیق آن بپردازید و شبها قبل از خواب، آن را محاسبه و ارزیابى كنید. شایسته است همچون یك محاسبهگر جدى و قاطع، فعالیتهاى روزانه و میزان موفقیت خود در انجام دادن كارها را بررسى كنید. در صورت موفقیت، خود را تشویق كنید و در صورت تخلف از برنامه و سهلانگارى در اجرا، خود را تنبیه نمایید. چهارمین گام، [تلقین] است. تلقین به خود در تقویت اراده، اثر قابل ملاحظه اى دارد. بنابراین هر روز جملاتى را به خود تلقین كنید؛ مانند: [من اراده لازم براى انجام كارهایم را دارم]، [هیچ چیز نمىتواند ارادهام را متزلزل كند]، [آنچه را كه به نظرم انجام دادنى است، انجام مىدهم و هیچ قدرتى نمىتواند مرا از آن باز دارد]، [اراده من هر روز محكمتر مىشود]، [بر من لازم است كه موفق شوم؛ زیرا موفقیت از آن نیرومندان است] و...
پنجمین گام، توجه به تدریجى بودن تقویت اراده است. براى به دست آوردن ارادهاى قوى و محكم، تدریجى بودن آن و نیاز به تمرین و ممارست امرى لازم و ضرورى است. گمان نكنید مىتوانید به طور دفعى و بدون هیچ تلاشى، به آن دست یابید.
تصمیم درست گرفتن مبنی بر شناخت و نیز استفاده از تجربیات دیگران است. هر اندازه معرفت آدمی نسبت به امور مختلف كامل تر شود تصمیم گیری او در این امور مناسب تر خواهند بود. برای این كه بتوانید بهتر تصمیم بگیرید و به یك انتخاب خوب و مناسب دست یابید؛
اولا، زود تصمیم نگیرید و پیرامون تصمیم خود، خوب فكر كنید و جنبههای مثبت و منفی مسأله مورد نظر را یادداشت كرده و با اندیشیدن در اطراف آن و سبك و سنگین كردن آن، یكی از دو طرف را برگزینید.
ثانیا; با افراد عاقل و با تجربه, دلسوز و قابل اعتماد مشورت كنید واز تجربههای آنها به خوبی استفاده نمایید.ثالثا؛ با مطالعه و تحقیق درباره موضوع مورد بررسی اطلاعات خود را در آن باره گسترش بخشید و از ملاکها و معیارهایی كه باید مورد توجه قرار گیرد آگاهی یابید. ناگفته نماند متناسب با اهمیت موضوع تصمیم، باید دامنه تحقیق و مشورت را كاستی یا فزونی بخشید، به گونه ای كه از وسواس بیش از حد و احساسات زودگذر در امان باشیم.
رابعا، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید. اعتماد به نفس یعنی اینکه انسان باور کند که قادر است بسیاری از کارهایی که در ظاهر سخت جلوه میدهد را انجام دهد. شما اگر بخواهید به این خواسته برسید، باید به توانایی خود در رسیدن به این مرحله اطمینان داشته باشید.
تقویت اراده: شخص با اراده كسى است كه وقتى در مورد كارى، به خوبى تأمل كرد، تصمیم به انجام آن مىگیرد و با فعالیت و ثبات قدم، آن را به اجرا در مىآورد. بنابراین پافشارى بر تصمیمى غلط یا داشتن میلى قهرمانانه، ثبات قدم نخواهد بود. در مقابل فرد سست اراده، با كمترین مشكلى از انجام دادن كار، دلسرد شده و كوشش جهت تحقّق آن را متوقف مىكند. كسى كه اراده قوى دارد، آنچه را كه با تأمل خواسته است، باكوشش و ثبات قدم به دست مىآورد. شخص با اراده كسى است كه داراى هدفى معقول بوده و تا موقعى كه به آن نرسیده است، از تعقیب آن باز نمىایستد. مشكلات و موانع روانى یا مادى، به اراده و عزم او لطمه نمىزند و از پیشرفتش جلوگیرى نمىكند.
راهكارهاى زیر براى تقویت اراده سفارش مىشود:
یك. تعیین هدف یا اهداف؛ ابتدا هدف و یا اهداف دقیق و مشخص خود را از زندگى یا كارى كه مىخواهد انجام دهد، براى خود ترسیم كنند. طبیعى است این هدف، باید شفاف، معقول، قابل دستیابى، بدون افراط و تفریط، مطابق توان و استعداد خود واقع بینانه باشد؛ نه آرمانى و بلند پروازانه و خارج از توانایىهاى وى در غیر این صورت وقتى با مشكلات و سختىهاى طاقت فرسا و خارج از توان خود، رو به رو شوید و با شكستهاى احتمالى به هدف مورد نظر دست نیابید؛ ناامید و دلسرد شده و از ادامه كار منصرف مىگردید. همچنین از انجام كارهاى دیگر منصرف شده و خود را ناتوان و بىاراده مىبینید.
دو. شناخت توانایىها و استعدادها؛ همه ما در وجود خود، از استعدادهایى برخورداریم؛ كافى است این نیروها را بشناسیم و براى رسیدن به هدف، آنها را به كار گیریم.
سه. برنامهریزى؛ باید براى تمام كارها و فعالیتهاى شبانه روزى، برنامهاى مدون و منظّم داشته باشید. بدین منظور از جدولى استفاده كنید كه در ستون افقى آن، ساعات شبانه روز و در ستون عمودى، ایام هفته را یادداشت و تمام كارهاى روزانه را در آن درج كنید (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و ...). هر فعالیتى را در زمان خاص خود در جدول بنویسید و هیچ زمانى را بدون كار خالى نگذارید. هر روز صبح با نگاهى به آن برنامه، به اجراى دقیق آن بپردازید و شبها قبل از خواب، آن را محاسبه و ارزیابى كنید. شایسته است همچون یك محاسبهگر جدى و قاطع، فعالیتهاى روزانه و میزان موفقیت خود در انجام دادن آنها بررسى كنید. در صورت موفقیت، خود را تشویق و در صورت تخلّف و سهلانگارى در اجرا، تنبیه كنید.
چهار. تلقین؛ تلقین به خود در تقویت اراده، اثر قابل ملاحظهاى دارد؛ بنابراین هر روز جملاتى را به خود تلقین كنید؛ مانند: [من اراده لازم براى انجام كارهایم را دارم]، [هیچ چیز نمىتواند ارادهام را متزلزل كند]، [آنچه را كه به نظرم انجام دادنى است، انجام مىدهم و هیچ قدرتى نمىتواند مرا از آن باز دارد]، [اراده من هر روز محكمتر مىشود بر من لازم است كه موفق شوم؛ زیرا موفقیت از آن نیرومندان است] و ... .
پنج. تدریجى بودن تقویت اراده؛ براى به دست آوردن ارادهاى قوى و محكم، توجه به تدریجى بودن آن و نیاز به تمرین و ممارست، امرى بایسته است. گمان نكنید مىتوانید به طور دفعى و بدون هیچ تلاش، به آن دست یابید. بنابراین به راه كارهاى عملى زیر توجه كرده، به آنها پاىبند باشید:
1. باید علل و عوامل ضعف اراده خویش را بشناسید. توجّه كنید ضعف اراده غالباً در عدم اعتماد به بینش و تفكر، عدم شناخت خویش، با ارزش تلقی نكردن خود، عدم امنیت روانی، عدم تدبیر عقلانی در تشخیص امور و تمیز اهم و مهم، شكستهای گذشته و عوامل باز دارنده رشد و قوت نفس مانند محرومیت، سرزنش و رنجهای مستمر ریشه دارد. زدودن هر یك از این عوامل در پرتو سرمایه گزاری و برنامه ریزی ممكن است.
2. باید باور كنید چون دیگر انسانها از توانمندیهای بسیار برخوردارید و از دیگران كمتر نیستید. فراموش نكنید نقاط قوت انسان از نقاط ضعفش بیشتر است و نباید خود را دست كم بگیرد. تصمیم خوب در پرتو تكیه بر قوتها، جبران ضعفها و احساس توانمندی شكل میگیرد.
3. پس از مشورت با افراد ذی صلاح، با توجّه به امكانات و توانمندیهای واقعی خود، برای زندگیتان برنامه ریزی كنید و بكوشید هرگز بی جهت از آن برنامه و نظم سر نپیچید. اوقات استراحت و تفریح و عبادت و همهفعّالیّتها را در این برنامه بگنجانید تا زمانی خالی نماند و توجّه به فرصت بیكاری شما را سمت تأخیر انداختن كارها سوق ندهد.
4. بكوشید برای هر رفتاری انگیزهای قوی داشته باشید و به ویژه از آثار مثبت تصمیمگیریها و رفتارهای خاصّ خویش به طور كامل آگاه شوید.
5. محیط زندگی و موقعیت كاری خود را تغییر دهید و موانع بروز اراده و فعّالیّت را نابود سازید؛ برای مثال در موقعیتی كه به سرزنش و متهم شدن به ناتوانی و ناپختگی میانجامد، قرار نگیرید. برای تصمیمگیریها و اقدامات خویش امنیت روانی فراهم آورید تا بتوانید به آرامی در برابر دیگران یا همراه آنان ابراز وجود كنید و برجستگی فكری و فعّالیّت به جا را از طریق تصمیم آشكار سازید.
6. هر كاری را آسان تلقی كنید؛ زیرا در برابر اراده پولادین انسان همه سختیها آسان میگردد. به استقبال كارهای به ظاهر دشوار بروید و به خود تلقین كنید میتوانید در این امور درست تصمیم بگیرید و افتخار موفقیت در انجام آنها را به دست آورید.
7. رضایت خداوند را ملاك هر رفتار و گفتار قرار دهید و از تسلیم شدن در برابر تمایلات پوچ و هواهای نفسانی بپرهیزید. این تسلیم شدنها اراده را ضعیف و متزلزل میسازد. تقوا و رعایت حرمت دستورهای پروردگار برای آرامش روانی و تقویت نفس و اراده بسیار سودمند است.
8. مدتی برنامه ریزی و تصمیمات خود را با فردی ذی صلاح در میان بگذارید و از وی بخواهید مراقب باشد تا در شما دو دلی پیش نیاید و اجرای تصمیمات خویش را به تأخیر نیندازید.
9. از خواب زیاد، پرخوری و دیگر اسباب تنبلی و سستی اراده بپرهیزید و نگذارید دیگران به جای شما تصمیم بگیرند.
10. با كسانی كه روحیه و اراده قوی دارند، دوست شوید تا اراده شما نیز قوی گردد.
11. بكوشید تصمیمهاتان را با فردی با تجربه در میان نهید تا از قوت و درستیشان اطمینان یابید. پس از مشورت با این فرد، بر اساس تدبر و اندیشه خود تصمیم بگیرید و بدون از دست دادن فرصت اقدام كنید.
تصمیم باید بر تدبیر و اندیشه و آگاهیهای لازم استوار باشد و به عمل بینجامد. تخلف از این امر جز تلف كردن وقت، پیروی از افكار پوچ و سستی در عمل دستاوردی ندارد و فرد را با زیانهای مادی و معنوی روبه رو میسازد. از این رو، امور یاد شده گناه به شمار میآید.
تردید در تصمیمگیری و تأخیر در عمل سبب از دست رفتن منافع معنوی و مادی فراوان میشود و زیانهای بسیار را به ارمغان میآورد.
12. تصمیمات به جا و پر ارزش گذشتهخود را به یاد آورید و توجّه كنید كه چون گذشته برای انجام دادن كارهای مهم آمادگی دارید.
13. در تصمیمها و فعّالیّتهای اسوهها دقّت كنید، در همسان سازی و الگوپذیری جدی باشید تا جرأت انجام كار یابید و توان تصمیمگیری و اجرا در شما تقویت شود.
14. ورزش مستمر و منظم را كه در تقویت اراده بسیار مؤثر است، فراموش نكنید.
15. با تصمیمهای آسان در كارهای ساده، به تدریج خود باوری و توانمندی را در خویش پدید آورید و راه را برای تصمیمگیری در امور مشكل و پیچیده هموار سازید.
16. در موضوع مورد نظر تمركز پیدا كنید و از اشتغالات ذهنی متعدد بپرهیزید تا تصمیمگیری آسانتر صورت پذیرد.
17. پس از تدبیر و مشورت از عواقب تصمیمهای خود هراسناك نباشید و به خدا توكل كنید. پیامدهای تصمیمهاتان را كه از قلمرو اندیشهتان بیرون است و با سامان دادن احتمالهای ضعیف سبب تردید و تزلزل شما میگردد، به خداوند متعال كه به بندگانش لطف و رحمت و محبت گسترده دارد، واگذارید و به آنچه پروردگار پیش میآورد، خشنود باشید. خداوند شما را سمت صلاح و مطلوب واقعیتان رهنمون شود.
2-6- پيشينه تجربی تحقیق
2-6-1- تحقیقات انجام گرفته در خارج از کشور
باتسون و همكارانش يافتههاي 115 مطالعه در مورد همبستگي ميان دينداري و بهداشت رواني را تجزيه و تحليل كرده و دريافتهاند كه 37 مورد از اين مطالعات، نشاندهنده همبستگي مثبت ميان دينداري و بهداشت رواني، و 47 مورد نشاندهنده ارتباط منفي است و 31 مورد نيز هيچگونه همبستگي نشان ندادهاند. اين پژوهشگران، نتايج اين مطالعات را به صورت جداگانه بر دينداري دروني و بروني تحليل كردهاند. نتايج تحليل 115 مطالعه باتسون و همكاران بر دينداري دروني و بيروني نشان ميدهد كه جهتگيري مذهبي دروني، همبستگي مثبت با بهداشت رواني دارد، اما جهتگيري مذهبي بروني غالباً همبستگي منفي با بهداشت رواني دارد. (نيلمان، 2012).
اثر مذاهب مختلف (اختلاف مذهبي) بر رفتارهاي اقتصادي
برخي از ديدگاههاي ارايه شده در اين زمينه, نوع مذهب را بر رشد اقتصادي مؤثر دانستهاند. ميتوان از اولين ديدگاههاي ارايه شده در اين زمينه به نظرات وبر اشاره كرد. از نظر وبر پروتستانيسم اعتقاداتي ارايه كرد كه بر خلاف ديدگاه كاتوليك نه تنها به مال اندوزي جنبه قانوني ميداد, بلكه آن را چنانچه صرف لذتهاي زودگذر نشود به منزله مشيت الهي تلقي كرد و در كنار آن به صورتهاي مختلف كسب ثروت را تأييد كرد. از اينرو سرمايهداري و توسعه اقتصادي حاصل از آن را نتيجه ايجاد و توسعه تفكر و مذهب پروتستانيسم در مقابل كاتوليك ميداند (وبر, 1905، ترجمه 1958).
تاوني (1926) تلاش كرد نشان دهد نظر وبر صحيح نيست. ساموئلسون (1993) درباره نظرات او بررسي جامعتري انجام داد و نتيجه گرفت كه بسياري از نهادهاي اشاره شده توسط وبر قبل از پروتستانيسم بهطور محدود وجود داشت. دلاكرو (1995) نيز در ادامه اين بررسيها به اين نتيجه رسيد كه برخي مناطقي كه وبر توسعه آنها را حاصل پروتستانيسم ميداند، كاتوليك نشين بودهاند. توليسون (1992) نيز نظرات مشابهي را ارايه ميكند.
در مقابل اینها روپر (1963) در بررسي خود كالوينيسم را در توسعه تجاري مؤثر دانسته است. آلن (1998) در بررسي خود, افزايش دستمزد (در يك زمان مشخص در اروپا) در شهرهاي كاتوليك نشين (19%) را بيشتر از مناطق پروتستان نشين (4%) مييابد. مك كلري (2002) نيز درپي اثبات ديدگاه وبر بين مذاهب پروتستان، كاتوليك، اسلام، هندو و بودايي است. گلاه و ووريس (1989)، هيت، واترز و واتسون (1995), نيسبت (1989) و پالدام (1999) نيز نتايج مشابهي مبني بر تفاوت اثر نگرشهاي حاصل از مذاهب مختلف به رشد اقتصادي ميگيرند.
در كنار اين بررسيها بررسيهايي نيز انجام شده است كه رابطه مذاهب مختلف با مصرف را بيان ميكند. از جمله اولين ديدگاههاي منسجم در اين زمينه حاصل مطالعه هريشمن (1983) است كه رابطه بين پيروي از مذاهب پروتستان، كاتوليك و يهود را با برخي رفتارهاي مصرفي شهروندان آمريكا بررسي كرد و اين رابطه را مثبت دانست. سود و ناسو (1995) نيز اين رابطه را بين پيروان مذهب ژاپني و پروتستانهاي امريكايي بررسي كرد و به اين نتيجه رسيد كه رفتار مصرفي اين دو گروه بهطور مشخص از يكديگر متفاوت است. ماير و شارپ (1962)، گريلي (1963)، گاي (1991)، پيلي (1992)، گولدين (1992) و لهرر (2002) نيز اين موضوعها را بررسي كرده و به نتيجه رسيدهاند كه رفتار مصرفي پيروان مذاهب مختلف, متفاوت است.
اثر شدت اعتقادات مذهبي بر رفتارهاي اقتصادي
برخي از بررسيها که رابطه مذهب و رفتارهاي اقتصادي را بررسي كردهاند, اثر شدت اعتقادات مذهبي بر رفتارهاي اقتصادي را بررسي كردهاند. اين بررسيها در مذاهب مختلف انجام شده است. از جمله اين تحقيقات و ديدگاهها ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد.
كهف (1972 و 1974) پيروان مذهب را داراي هزينههاي خاص خود دانسته است. تحقيقات مختلف فهيم خان (1986) از اقتصاددانان مسلمان نيز به رابطه تقواي مذهبي بر مصرف تأكيد ميكند. و آن در قالب يك تابع مصرف ارايه ميكند. عزتي (1381) به صورت نظري و تجربي رابطه بين ايمان مذهبي را با مقدار مخارج توصيه شده در مذهب بررسي ميكند و نتيجه ميگيرد كه اين رابطه مثبت و معنيدار است. همچنين عزتي (1385) رابطه بين ايمان مذهبي و استفاده از پول براي سرمايهگذاري، سپرده با سود نزد بانك، قرض سود و پرداخت قرضالحسنه بررسي و اين رابطه را معنيدار يافته است.
پژوهشهاي مختلفي نيز در جوامع غير مسلمان انجام شده است. از جمله استارك (1972) رابطه بين اعتقادات مذهبي با درآمد و فعاليتهاي مذهبي را بررسي كرده و رابطه مثبت بين آنها را تأييد كرده است. ويلكس، بارنت و هاول (1986) رابطه اندازه دينداري و عوامل تعيين كننده مصرف را بررسي و آن را تأييد كردهاند ياناكن (1992) تلاش كرد رابطه بين پيروي از مذاهب محافظهكار، راديكال، ليبرال و گروههاي ديگر را با سطح درآمد، كمك به كليسا و حضور در كليسا بررسي كرد و رابطه را معنيدار يافت. هوگ و يانگ (1994) رابطه بين پيروي از گروههاي ليبرال و اصولگراي مسيحي در آمريكا را با مقدار كمك به كليسا بررسي كرد و كمك اصولگرايان را بيشتر يافت. مركز ملي تحقيقات نظرسنجي امريكا (1986) نيز بررسي پيوستهاي را انجام داه كه به نتيجه مشابهي رسيده است.
گايسو، ساپينزا و زينگالز (2002) در يك بررسي ميداني بر روي رفتار افراد در 66 كشور جهان به اين نتيجه رسيدند كه به طور متوسط مذهب بر روي نگرشهاي مناسب براي رشد اقتصادي اثر مثبت دارد. گلاه و ووريس (1989) نيز همين مطلب را بيان كرده بودند.
سرمايه انساني مذهبي
هرچند ميتوان مطالعات اشاره شده در دو قسمت قبل را نيز مطالعاتي دانست كه به نوعي مذهب را در قالب سرمايه مطرح كردهاند، اما اغلب آنها تنها به نتيجه وجود اين سرمايه و بدون اشاره به ماهيت و حتي نام بردن از آن به عنوان سرمايه به موضوع پرداختهاند. با اين وجود, برخي مطالعات به سرمايهاي از جنس مذهبي نزد افراد توجه كردهاند. به اين مطالعات كه بسيار محدود هستند اشاره ميكنيم. در اين مطالعات چنين استدلال شده است که از لحاظ نظري علاوه بر زمان و دارايي، عوامل ديگري نيز بر مقدار فعاليتهاي (اعمال و هزينههاي) مذهبي مؤثرند. استيگلر و بيكر (1977) توضيح ميدهند كه تنها مقدار زمان و دارايي در اختيار فرد، در تخصيص به فعاليتهاي مذهبي مؤثر نيستند، بلكه صبغه مذهبي فرد، مانند دانش مذهبي، آشنايي با مراسم و دكترين مذهبي، ارتباط با افراد مذهبي و نظير اینها نيز در تخصيص مقدار زمان و دارايي به فعاليتهاي مذهبي مؤثر است. اين مجموعه عامل را سرمايه انساني مذهبي مينامند. بر اساس ديدگاه سرمايه انساني مذهبي، ممكن است با تغيير مذهب، اعمال مذهبي افراد كاهش بيابد، زيرا دانش، اعمال، سنتها و دكترين مذهبي در مذاهب مختلف متفاوت است. از اين رو افرادي كه به مذهب جديد ميپيوندند، از سرمايه انساني كمتري در مذهب جديد برخوردارند. سرمايه مذهبي در طول عمر فرد و توسط والدين، دوستان، هم كيشان، آشنايان، حضور در مراسم مذهبي يا مطالعات طول عمر افزايش مييابد.
از جمله مطالعات تجربي اين زمينه, توسط ياناكن (1990) انجام شده است. او تلاش كرده با استفاده از دادههاي منتشر شده توسط منابع مختلف كه بر اساس مطالعات ميداني به دست آمدهاند، اثر سرمايه انساني مذهبي، زمان و دارايي را بر روي فعاليتهاي مذهبي آزمون كند. او در اين مقاله تلاش ميكند، الگوهاي مشاهده شده از تغيير فرقهاي مذهب، ازدواج بين مذهبي، سن تغيير مذهب، ارتباط بين حضور و پرداخت كمك مالي به كليسا، اثر آموزش (تربيت) و ازدواج داخل مذهبي بر روي مشاركت در فعاليتهاي مذهبي را تبيين كند. نتايج اين تحقيق نشان ميدهند كه مباحث نظري اثر سرمايه انساني مذهبي با شرايط ياد شده از پشتيباني تجربي خوبي برخوردارند. از جمله نتايج كلي اين تحقيق كلي اين تحقيق نيز چنين است:
هنگامي كه افراد به سن بلوغ ميرسند و تصميم به انجام اعمال مذهبي ميگيرند، به سمت آن شاخههاي مذهبي ميروند كه والدين آنها پيرو آن شاخهها بودهاند. افرادي كه در اين سنين تغيير مذهب ميدهند، به سمت مذاهبي گرايش دارند كه در محيط اجتماعي زندگي آنها حكم بودهاند. همچنين بيشتر تغيير مذهبها (در نمونه مورد بررسي) بين مذاهب نزديك به هم صورت گرفته است. تغيير مذهب مانند تغيير شغل، اغلب در اوايل دوران زندگي كه تلاش براي سازگاري با محيط انجام ميشود، صورت گرفته است. در طول زمان با افزايش سن، منافع تغيير مذهب كاهش و هزينههاي آن افزايش مييابد. در نتيجه، تغيير مذهب در سنين بالا به ندرت انجام ميشود.
چون مذهب زن و شوهر بهعنوان دادههاي مكمل عمل ميكنند، ازدواجهاي بين مذهبي كمتر دوام داشتهاند، در حاليكه ازدواجهاي درون مذهبي دوام بيشتري داشتهاند. علاوه بر اين, همان نيروهايي كه گرايش به مذهب والدين را ترغيب ميكند، ازدواج داخل مذهبي را تقويت ميكند. چنانچه در ازدواجهاي بين مذهبي يكي از دو زوج به مذهب همسر تغيير مذهب دهند، دوام ازدواج بيشتر ميشود، زيرا منافع (و مطلوبيتهاي) مذهبي افزايش مييابد. (ياناكن، 1990).
در واقع ميتوان گفت اين نظريه, سرمايه انساني مذهبي را عامل محرک و ايجاد توسعه يا افزايش توليد نميداند, بلکه آن را عاملي در شکلگيري رفتارهاي مصرفي ميداند. با اين وجود نظريه اثر سرمايه انساني مذهبي, از اين جهت كه علاوه بر درآمد و زمان فرد، يك عامل مذهبي را نيز وارد مباحث مصرف در نظريههاي مذهبي ميكند، يك پيشرفت علمي در زمينه اثر مذهب بر رفتار مصرفكننده و رفتارهاي اقتصادي محسوب ميشود.
2-6-2- تحقیقات انجام گرفته در داخل کشور
در پژوهش جعفري 1383 كه به بررسي رابطه جهتگيري مذهبي با شيوههاي مقابله انجام گرفته است مشخص شده كه دانشجويان داراي جهتگيري مذهبي دروني بيش از دانشجويان داراي جهتگيري مذهبي بيروني، از شيوههاي مقابلهاي مسئلهمحور استفاده كردهاند. همچنين دانشجويان داراي جهتگيري مذهبي بيروني بيش از دانشجويان داراي جهتگيري مذهبي دروني از شيوههاي مقابلهاي هيجانمحور استفاده كردهاند.
غرايي و همكاران 1385 در پژوهشي درباره ارتباط سلامت روان با جهتگيري مذهبي دروني و بيروني به اين نتيجه رسيدهاند كه رابطه معناداري بين مذهب دروني با سلامت روان وجود دارد، ولي اين ارتباط در مذهب بيروني مشاهده نشده است. همچنين تفاوت معناداري بين دو جنس از لحاظ نوع مذهب مشاهده نشده است. درخصوص مقايسه هريك از زيرگروههاي مقياس سلامت روان با مذهب دروني نيز كليه اين مقياسها رابطه معناداري با مذهب دروني داشته، ولي مذهب بيروني صرفاً با نمرههاي مقياس افسردگي وخيم، ارتباط داشته است.
بهرامي و رمضاني فراني 1382 نيز در پژوهشي درباره نقش جهتگيري مذهبي (دروني و بيروني) بر سلامت روان و ميزان افسردگي سالمندان به اين نتيجه رسيدهاند كه همبستگي معناداري بين جهتگيري مذهبي با سلامت روان و افسردگي سالمندان وجود دارد؛ بدين معنا كه هرچه نمرههاي جهتگيري مذهبي به جهت بيروني افزايش مييابد، نمرههاي اختلال در سلامت روان و افسردگي بالا ميرود و هرچه نمرهها به سمت جهتگيري مذهب دروني تمايل مييابد، نمرههاي اختلال در سلامت روان و افسردگي كاهش مييابد.
نوغاني و همكاران (1389) از آموزش مجموعه معارف و فرائض ديني (نماز، روزه و مناجات) و تأثير آن در جهت تسكين افسردگي و سلامت روان بهره برده و به اين نتيجه رسيدهاند كه 55 درصد از افرادي كه در اين بررسي شركت كردهاند، پس از انجام عبادتها احساس آرامش و سلامت رواني بهتري داشتهاند.
لهساييزاده و همكاران (1388) در پژوهشي تحت عنوان «بررسي رابطه جهتگيري مذهبي و سلامت رواني مهاجران بر اساس مدل آلپورت و راس» به اين نتيجه رسيدهاند كه ضريب همبستگي بين جهتگيري درونديني با سلامت روان 79/0 و برونديني 75/0- است و يافتههاي پژوهش آنها پيشفرض نظريه آلپورت در مورد رابطه بين سلامت رواني و دينداري و ارتباط آن با سلامت رواني مهاجران را تأييد ميكند. (پين، 2013).
گردي و همكاران در پژوهشي تحت عنوان «رابطه سلامت رواني با تفكر غيرمنطقي در دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي» به اين نتيجه دست يافتهاند كه سطح سلامت رواني آزمودنيها با ميزان تفكرات غيرمنطقي آنها بهطور كلي، و با انواع توقع تأييد از ديگران، انتظار بيش از حد از خود، واكنش به ناكامي، بيمسئوليتي هيجاني، بيشدلواپسي اضطرابي، اجتناب از مشكل، و درماندگي براي تغيير معكوس و با كمالگرايي معنادار بوده است. همچنين نتايج پژوهشي نشان ميدهد كه حالت و ميزان بالاي اضطرابي كه دانشجويان احساس ميكنند، در موقعيتهاي همراه با فشار رواني بيشتر، با باورهاي غيرمنطقي آنها مرتبط است. در پژوهش ديگري كه روي دانشجويان انجام شده، نشان ميدهد كه باورهاي غيرمنطقي براي كنار آمدن با مسائل، به افزايش فشار رواني و پيامدهاي منفي منجر ميشود. از آنجا كه دينداري تأثير بسياري بر بالا رفتن سلامت روان افراد دارد و باورهاي غيرمنطقي هم يكي از مهمترين عاملهاي پايين بودن سلامت روان است، ميتوان اينچنين استنباط كرد كه دينداري ميتواند باورهاي غيرمنطقي را بهطور قابل ملاحظهاي كاهش دهد. بنابراين، شناسايي عوامل تأثيرگذار بر باورهاي غيرمنطقي و سلامت روان و ارتباط اين دو مقوله مهم روانشناختي با يكديگر حائز اهميت است، زيرا سلامت رواني در قالب پديدهاي رواني ـ اجتماعي مستلزم درك و تفسير درست از امور مرتبط بوده و هر فرهنگي هم بر اساس معيارهاي خاص خود در پي سلامت رواني است. بنابراين، با مرور پيشينه پژوهشي، پژوهشي كه به بررسي نسبت بین جهت گیری مذهبی، سلامت معنوی و مهارت ابراز وجود پرداخته باشد، يافت نشد، ولي پژوهشهايي در مورد نقش جهتگيري ديني (دروني و بيروني) بر سلامت روان انجام شده است. گزارش يافتههاي متفاوت درباره نقش مذهب بر سلامت روان سبب شد تا تحقيق حاضر انجام گيرد.
2-7- جمعبندي مطالعات انجام شده
ميتوان گفت مطالعات مختلفي كه در زمينه رابطه مذهب و رفتارهاي اقتصادي انجام شده است اغلب مذهب را در يك يا چند باور و اعتقاد خلاصه كردهاند و در نتيجه اثر آن را بر فعاليتها و رفتارهاي اقتصادي بررسي كردهاند. اغلب اين بررسيها, بهويژه از طرف غيرمسلمانها, مذهب را يك عامل فردي دانستهاند و آن را بر رفتارهاي فردي و در برخي موارد از طريق آن, بر رفتارهاي جامعه مؤثر دانستهاند. بهعبارت ديگر اغلب اين نوع مطالعات با نگاه فردگرايانه انجام شده و جايگاه مذهب را در حد تفكر پايهاي انديشه سرمايهداري دانستهاند و آن را به رفتارهاي فردي و از طريق آن بر جامعه مؤثر دانستهاند. اندك مطالعاتي كه با رويكرد سرمايهاي به مذهب نگريستهاند، اثر سرمايه مذهبي را بيشتر بر مصرف و رفتارهاي مصرفي فردي بحث کردهاند. اين مطالعات نيز توسعه چنداني نيافتهاند. هرچند اين مطالعات مبناي فلسفي فردگرايانه داشتهاند و با فلسفه ليبراليسم هماهنگ بودهاند, اما در غرب توجه چنداني به اين موضوع نشده است. نكته مهم آن است كه اين نوع توجه باعث شده است مذهب به عنوان يك سرمايه جدي به ويژه در بعد اجتماعي مورد توجه قرار نگيرد و آن را در بعد ضروري خلاصه و اثر سرمايهاي فردي آن را نيز محدود كردهاند در پژوهشهای انجام گرفته درداخل و دیگر کشورها به این نتیجه میرسیم در زمینه بررسي جهت گيري مذهبي، سلامت معنوي و مهارت ابراز وجود (قاطعيت) در بين معتادين كمپ اعتياد پژوهش کاربردی صورت نگرفته و فقط درحد مطالبی است که به صورت پراکنده در برخی کتابها یا مقالات نگاشته شده است، بنابراین پژوهش حاضر نیاز به تولید و بهره مندی از اطلاعات در این بخش را بر طرف مینماید.
منابع و مآخذ
- اريكسون، ريتال و همکاران، زمينه روانشناسي مترجم، محمد تقي براهني.
- افروز، احمد (1371). بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با سازگاری اجتماعی دانش آموزان شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
- آذر، عادل، ومنصور مومني (1385). آمار وکاربرد آن؛ ج 2، تهران, انتشارات سمت.
- بهرامي احسان (1389). رابطه بين جهت گيري مذهبي، اضطراب و حرمت خود. مجله روانشناسي، سال ششم، شماره 24.
- بهرامي احسان، تنهايي فرد (1389). رابطه بين ابعاد جهت گيري مذهبي با سلامت رواني و اختلالهاي روانشناختي. روانشناسان. ايراني،؛ سال دوم، شماره 5، صفحات 35 تا 42.
- بيابانگرد اسماعيل (1373). روشهای افزايش عزت نفس در كودكان و نوجوانان، انتشارات انجمن اولياء و مربيان تهران.
- پرويز عسگري و همكاران (1389). «تاثير آموزش شیوههای تربيتي سيره عملي پيامبر اكرم (ص) بر تفكر دينداري، اعتقادات و باورهاي مذهبي و سلامت روان دانش آموزان دوره متوسطه) دانش و پژوهش در روانش شناسي كاربردي، ش 40 (11)، ص 16.
- جان بزرگي (1388). بررسي اثر بخشي روان درمانگري كوتاه مدت با و بدون جهت گيري مذهبي بر مهار اضطراب و تنيدگي. پايان نامه دكتري،. تهران، دانشگاه تربيت مدرس.
- جليليان، «تاثير آموزش فرهنگ دينداري بر ميزان افسردگي» فصلنامه حيات، سال دهم، ش 23، 1380، ص 56-49.
- جيمز ويليام (1367). دين و روان، ترجمه مهدي قائمي، ج 2، قم: نشر دارالفكر
- خوانين زاده، اژهاي، مظاهري (1387). مقايسه سبك دلبستگي دانشجويان داراي جهت گيري مذهبي دروني و بيروني. مجله روانشناسي، سال نهم، شماره 3.
- رمضاني، ولي ا (1388). بررسي رابطة جهت گيري ديني (دروني و بروني) با سلامت روان مردان و زنان 25 تا 55 سالة زرتشتي، مسيحي و مسلمان در شهر تهران، پايان نامة كارشناسي ارشد، تهران، دانشگاه تربيت معلم.
- سرمد، مرتضی و دیگران (1388). «روشهای پژوهش در علوم رفتاری»، تهران، نشر آگاه.
- سيف نراقي، مريم، نادري، عزت الله (1375)، روشهای تحقيق و چگونگي ارزيابي آن در علوم انساني، تهران انتشارات ارسباران.
ـ صانعي، (1382). اندازه گيري اعتقادات و نگرش مذهبي دانشجويان دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران.
- صفورايي و پاريزي (1386). «بررسي ارتباط سلامت روان با مذهب دروني و بيروني در شهر کاشان»، فصلنامه علمي- پژوهشي روانشاسي دانشگاه تبريز، سال سوم، شماره دهم، ص 65-88.
ـ عقيقي بخشايشي (1357). رابطه التزام عملي به اعتقادات مذهبي با سلامت رواني و هويت يابي دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي واحد بهبهان، مقاله ارائه شده در همايش ملي روان شناسي و كاربرد آن در جامعه.
- قربان حسيني (1368). روان شناسي دين، يك روي آورد علمي چند تباري، فصلنامة قبسات، سال. سوم، شماره 2 و 3.
ـ كرمي و همكاران، «رابطه بين ابعاد مختلف دينداري و سلامت عمومي در دانشجويان دانشگاه اصفهان»، پژوهشهاي تربيتي و روانشناختي، ش 2، سال دوم، 1385، صفحه 1-22.
- گنجی و محمودیان (1382). تاثير ارایه خدمات مددكاري در كاهش نيازهاي بهداشتي، درماني سالمندان، مجله علمي دانشگاه علوم پزشکي قزوين، دوره 7، شماره 4؛ صفحه 56 تا صفحه 61.
- HYPERLINK "http://www.noormags.ir/view/fa/creator/149096/%d9%86%d8%ac%db%8c%d8%a8_%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87_%d9%86%d9%88%d8%b1%db%8c" نوری،نجیب الله؛ جان بزرگی،مسعود (1392). HYPERLINK "http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1052969/%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%b4-%d8%a8%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%af%db%8c%d8%af%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85-%d8%a8%d8%a7-%d8%a7%d9%81%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d8%b6%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%a8%db%8c-%d9%88-%d8%a7%d9%81%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d9%81%d8%b1%d8%a7%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%db%8c-%d9%86%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-(%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%86%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c)" رابطه ی خوش بینی از دیدگاه اسلام با افکار اضطرابی و افکار فراشناختی نگرانی (فرانگرانی)، مجله: HYPERLINK "http://www.noormags.ir/view/fa/magazine/664/%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%88-%d8%af%db%8c%d9%86" روانشناسی و دین» سال ششم - شماره 24 [علمی-پژوهشی] (19 صفحه - از 66 تا 84)
-فرهنگستان علوم پزشكي جمهوري اسلامي ايران (1389). جستاري در سلامت معنوي، تهران، چاپ اول.. مطهري، مرتضي. یادداشتها، تهران، صدرا، جلد 2 ص 11.
-قریشی راد،فخرالسادات (1392). HYPERLINK "http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1043862/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%88%db%8c%da%98%da%af%db%8c-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b3%d9%86%d8%ac%db%8c-%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%b4%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%db%8c-%d8%b4%d8%ae%d8%b5%db%8c%d8%aa%db%8c-%d8%a2%db%8c%d9%88%d9%88%d8%a7" بررسی ویژگی های روانسنجی، مجله: روانشناسی بالینی» شماره 20 [علمی-پژوهشی/ISC] (14 صفحه - از 85 تا 98).
قريشي راد، (1381). «بررسي ساخت شخصيت در جهتگيري مذهبي دانشجويان»، مجله روانشناسي، ش 14، صفحه 185-204.
- HYPERLINK "http://www.noormags.ir/view/fa/creator/13821/%d8%b9%d8%a8%d8%af%d8%a7%d9%84%d8%b9%d9%84%db%8c_%d9%84%d9%87%d8%b3%d8%a7%db%8c%db%8c_%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87" لهسایی زاده،عبدالعلی؛ آذرگون،زهره؛ مرادی،گلمراد(1385). HYPERLINK "http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/299689/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%ac%d9%87%d8%aa-%da%af%db%8c%d8%b1%db%8c-%d9%85%d8%b0%d9%87%d8%a8%db%8c-%d9%88-%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%d8%aa-%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%85%d9%87%d8%a7%d8%ac%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%a7%d8%b3-%d9%85%d8%af%d9%84-%d8%a2%d9%84%d9%be%d9%88%d8%b1%d8%aa-%d9%88%d8%b1%d8%a7%d8%b3--%d9%86%d9%85%d9%88%d9%86%d9%87-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d9%85%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%b9%d9%87-%d9%82%d8%b5%d8%b1-%d8%b4%db%8c%d8%b1%db%8c%d9%86" بررسی جهت گیری مذهبی و سلامت روانی مهاجران بر اساس مدل آلپورت وراس: نمونه مورد مطالعه قصر شیرین، مجله: HYPERLINK "http://www.noormags.ir/view/fa/magazine/438/%d8%b9%d9%84%d9%88%d9%85-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-(%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%b4%da%af%d8%a7%d9%87-%d9%81%d8%b1%d8%af%d9%88%d8%b3%db%8c-%d9%85%d8%b4%d9%87%d8%af)" علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد)» شماره 8 [علمی-پژوهشی] (21 صفحه - از 149 تا 169)
مژگان عباسی، اعظم گیوری، حمید حقانی، مرحمت فراهانی نیا(1384). سلامت معنوی دانشجویان پرستاری و دیثدگاه آنان در مورد معنویت و مراقبت معنوی از بیماران، فصلنامه پرستاری ایران، دوره هیجدیم شماره 44.
-Allport G, editor)2010(. The person in psychology. Boston, Beacon Press,.
-Berammer LM, Abrego P, Shostrom EL, editors )2013( . Therapeutic counseling and psychotherapy.6th edition.PrenticeHall.
- Wulff DM, editor)1997(. Psychology of religion.2nd edition, John Wiley & Sons Inc.
-Donahue, M.J. (1985); Intrinsic and Extrinsic religiousness: Peview and meta analysis. Journal of psychology and social psychology, 48.
-Sharf, R. S (1996); Theories of psychotherapy and counseling: Concepts and cases; Brooks/col. Pob.
-Schaefer CA, Gorsuch RL )2012(. Psychological adjustment and religiousness. Journal for the Scientific Study of Religion;3(4):448-61.
-Levin JS, editor)2011(. Religion in aging and health.Theoretical foundations and methodological frontiers.ASAGE, Pub.Inc;
-Neelman J, Halpern D, Leon D, Lewis G )2012(. Tolerance of suicide, religion and suicide rates: an ecological andindividual study in western countries. Psychol Med;27(5):165-71.
-Payne IR, Bergin AE, Bielmea KA, Jenkins PH)2013(. Review of religion and mental health: prevention and theenhancement of psychosocial functioning. Prevention in Human Service 9:11-40.
-Wulff DM, editor.)2011(. Psychology of religion.2nd edition, John Wiley & Sons Inc.